یادداشت‌ها ۱۱ تیر ۱۴۰۰
قصه‌هایی درباره گناه‌ و توسعه (۱)

بخش اول: قبیله زباله خوار اشاره: این قصه‌ها را مهر ماه پارسال نوشتم. در همان دوره‌ای که زنان ایرانی به جنبش «#من-هم» پیوستند و دست به افشای تجربه‌های خود از آزار جنسی زدند. در واقع دو قصه اول مقدمه بخش سوم است که در آن به بهانه افشاگری‌ آزارهای جنسی، بحثی را مطرح کرده‌ام درباره […]

یادداشت‌ها ۲۱ خرداد ۱۴۰۰
انتخابات آرام، گامی به سوی افق‌گشایی ملی

چند سال پیش در سالگرد مرحوم مهندس سحابی، سخنانی داشتم درباره تفاوت نخبگان توسعه‌خواه و غیرتوسعه‌خواه. آن سخنان را این جا بشنوید. بر خلاف روشنفکران انقلابی که تلاش می‌کنند از امواج اجتماعی برای رسیدن به اهداف خویش بهره ببرند، روشنفکر توسعه‌خواه هر گاه لازم باشد با جامعه مخالفت می‌کند و در برابر امواج اجتماعی دست […]

یادداشت‌ها ۲۷ فروردین ۱۴۰۰
گزارشی از فیل توسعه

توسعه ایران وضعیت بغرنجی پیدا کرده است. در حالی که یکی از بالاترین نرخ‌های رشد سرمایه‌انسانی و یکی از مناسب‌ترین وضعیت‌ها را در شاخص توسعه انسانی داریم، اما در مسیر کلی توسعه خیلی درجا زده و کُند پیش‌رفته‌ایم. یعنی آن‌همه سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی و آموزش دانشگاهی و نیز سرمایه‌گذاری های اقتصادی و اجتماعی دیگر، […]

یادداشت‌ها ۱۵ فروردین ۱۴۰۰
آخرین قهوه با آقای روحانی!

من در انتخابات سال ۹۲ برای آمدن آقای روحانی سنگ تمام گذاشتم. به‌محض آنکه خبر رد صلاحیت مرحوم هاشمی رفسنجانی در اول خرداد ۹۲ منتشر شد، موجی از ناباوری جبهه تحول‌خواهان را فراگرفت. روزنامه‌ها نوشتند: ستاد آقای هاشمی منحل شد و رئیس ستاد با بغض خداحافظی کرد و به سفر رفت. و آنگاه سکوت و […]

یادداشت‌ها ۲۶ اسفند ۱۳۹۹
تمدن و توسعه

امروز هشتمین سالگشت پرکشیدن استادم دکتر محمدحسین تمدن جهرمی است. چند هفته پیش که ‌آخرین کتاب او با عنوان «گفتارهایی در زمینه‌های روش علوم، اقتصاد، حقوق عمومی و فلسفه طبیعت» به اهتمام دکتر ابوالفضل پاسبانی صومعه منتشر شد، در بخش پنجم کتاب، به ترجمه فصل آخر کتاب «ماهیت جهان جسمانی»،‌ نوشته فیزیکدان بزرگ قرن بیستم، […]

یادداشت‌ها ۶ اسفند ۱۳۹۹
سلام بر ایران، سلام بر رهبری

بخش سوم: رهبری و توسعه(نامه‌ای از ریزعلی خواجَوی) مقدمه در بخش سوم از نوشتار «سلام بر ایران، سلام بر رهبری» می‌خواهم نقش بی‌بدیل مقام رهبری را در گشودن مسیر توسعه آرام و مطمئن برای آینده ایران بازنمایی کنم و به‌عنوان یک شهروند ایرانی، از ایشان بخواهم که تا فرصت هست پرهای ملت ایران را بگشایند […]

یادداشت‌ها ۶ اسفند ۱۳۹۹
سلام بر ایران، سلام بر رهبری

بخش دوم: قدرتمندتر از آیه‌الله خامنه‌ای؟ هرگز! چکیده:در بخش دوم این نوشتار به این مساله پرداخته‌ایم که جمهوری اسلامی با ساختار تاریخی موجود، هرچه هست، اصولا دیگر رهبری قدرت‌مندتر و فرصت‌مندتر از آیت‌الله خامنه‌ای به خود نخواهد دید. این سخن نه مدح است نه ذم، یک واقعیت تاریخی است، که نتیجه کنار هم آمدن تصادفی […]

یادداشت‌ها ۶ اسفند ۱۳۹۹
سلام بر ایران، سلام بر رهبری

بخش اول: علائم حیاتی جمهوری اسلامی چکیده: در این نوشتار سه بخشی، توضیح می‌دهم که بحران‌های اقتصادی و اجتماعی، کشور را به نقطه خطرناکی رسانده است، و اگر هر چه سریع‌تر برای مدیریت و مهار بحران‌ها اقدام نشود، کشور وارد مسیر بی‌بازگشتی می‌شود. و برای مهار بحران‌ها، ما نیاز به برخی اصلاحات جدی و فوری در […]

یادداشت‌ها ۲۸ بهمن ۱۳۹۹
عاشق شو ار نه روزی

امسال، یکی از بختیاری‌های من آشنایی با فاطمه بود؛ زنده رود عشقی که از چشمه‌سار امید و ایمان می‌جوشد و می‌تازد؛ آه آه که از نفس می‌افتی اگر بخواهی همنورد او شوی. و یکی از نابختیاری‌هایم این بود که همه کلاس‌هایم برخط (آنلاین) برگزار شد و متاسفانه به علت کندی سرعت شبکه، نمی‌توانستیم دوربین‌ها را […]

یادداشت‌ها ۲۲ بهمن ۱۳۹۹
صبح رویش آغاز شده است!!

چهار پنج سال پیش من در فرایند مطالعات توسعه، به این جمع‌بندی رسیدم که یکی از مشکلات بنیادین توسعه در ایران، عدم غنی‌سازی کودکان است. یعنی کودکان ایرانی بدون کسب مهارت‌های لازم برای یک زیست انسانی و اجتماعی در جهان مدرن، بزرگ می‌شوند و وارد جامعه و پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و […]

یادداشت‌ها ۱۶ بهمن ۱۳۹۹
بشُکوفیم تا بهار شود

دیروز خانم دکتر بنفشه امیری (جامعه شناس) پیام داد که حالم خوش نیست؛ دو تا از دانشجویانم چند روز پیش اقدام به خودکشی کرده اند (و البته خوشبختانه نجاتشان داده اند). خیلی عصبانی بود، از دست روشنفکران و جامعه شناسان و روانشناسان. می‌گفت از سیاستمداران که انتظاری نیست، چون اصلا اولویتشان نیست، اما چرا این […]

یادداشت‌ها ۱۵ بهمن ۱۳۹۹
ضرورت افق‌گشایی در انجمن اقتصاددانان ایران

به گمانم اواسط دهه شصت شمسی بود که برخی از استادان جوان و انقلابی تازه از خارج بازگشته که پس از انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌های تهران استخدام شده بودند، دست به تاسیس «انجمن اقتصاددانان مسلمان» زدند. نمی‌دانم هیچ‌گاه این انجمن ثبت شد یا نه و نمی‌دانم نیت‌شان چه بود، اما درباره هدفشان، شنیده شد که […]