یادداشت‌ها ۲۶ مرداد ۱۴۰۳
پایان مسعود

پزشکیان تازه آغاز شده است. پایان او اکنون نیست،‌ پایان او دو سال دیگر است که امیدوارم «پایان مسعود»ی باشد. آنان‌که امروز او را ارزیابی می‌کنند و بر اساس ترکیب کابینه به او نمره مردودی می‌دهند مثل این است که با دیدن یک «تک عکس» از یک نفر درباره شخصیت او قضاوت کنند. برای قضاوت […]

یادداشت‌ها ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
مسعود و چوبه‌دار!

یکم: دکتر پزشکیان سلام رئیس جمهورِ فقط یک ماه عزیز، انگار تو ایرانی نیستی!؟ تو نمی‌دانی که برای مردم ایران تراز سیاست‌مدار صادق و پاک و قدرتمند، فقط امیرکبیر است و مصدق و موسوی؟؟ پس برای چه نشسته‌ای و دم فروبسته‌ای؟ نکند در پشت صحنه با اصحاب قدرت بسته‌ای؟ آیا با وجود آن که اصلی‌ترین […]

یادداشت‌ها ۱۳ مرداد ۱۴۰۳
انقلاب صندلی اول

پیام اصلی: فشار لابی‌ها و تبانی‌ها از دو سو به‌کار افتاده‌ است تا نخستین تجربه فراخوان رئیس‌جمهور به مشارکت مدنی و کارشناسی، یعنی تجربه تشکیل شورای راهبری برای انتخاب وزرا در فرایندی از مشارکت گسترده کارشناسان، را به شکست بکشاند. یکی عادت کردگان به قدرت یعنی تمامیت‌خواهانی است که به شیوه گذشته، کشور را در […]

یادداشت‌ها ۷ مرداد ۱۴۰۳
کابینه اتفاق ملی!

دکتر مسعود پزشکیان خودش «رئیس‌جمهور وفاق ملی» است، اما کابینه‌اش باید «کابینه اتفاق ملی» باشد. دیروز آخرین روز همکاری من با شورای راهبری انتخاب وزرای دولت چهاردهم بود. کار بررسی کاندیداهای پیشنهادی برای وزارتخانه‌ها تقریباً تمام شد و من از دولت چهاردهم، پیش از آغاز آن، خداحافظی کردم و به اصفهان بازگشتم تا ادامه مأموریت […]

یادداشت‌ها ۲۸ تیر ۱۴۰۳
به پیشواز عزاداری دختران نسل زد برویم

جناب سردار حمید هداوندفرمانده محترم انتظامی استان البرزسلام بر شما پیرو دستور شما مبنی بر احضار دختران عزادار کرج که بدون روسری، در دسته عزاداری شرکت کردند و زنجیر زدند، این سوالات برای من و دانشجویانم پیش آمده است؛ به آنها قول داده‌ام از شما بپرسم: فرموده اید به علت «هنجار شکنی و خدشه‌دار شدن […]

یادداشت‌ها ۲۵ تیر ۱۴۰۳
عاشورا بود و مدینه روستا بود

خیلی خوشحالم که بحث‌های جدی درباره اصفهان درگرفته است و اگر حاصل دو نوشته اخیر من (در پیوندهای پایین) همین بحث‌ها باشد من راضی‌ام و اگر ادامه یابد و به یک آسیب‌شناسی جدی درباره فرهنگ فکری و الگوهای رفتاری مردم اصفهان بینجامد، من به آرزوی خود رسیده‌ام. این روزها خیلی‌ها نوشتند. برخی با نامی زیبا، […]

یادداشت‌ها ۲۱ تیر ۱۴۰۳
عشق من روستای نصف‌جهان

به‌گمان من از آن روز که مردم اصفهان هلهله‌کنان در قفای ملاباشی دویدند تا فرمان اخراج ملاصدرا از اصفهان را از پادشاه صفوی بگیرند تا ده سال پیش که برخی جوانان جزم‌اندیش به مقبره آرتور پوپ هجوم بردند و هَروله‌کنان دورِ آن سینه زدند و به آن رنگ پاشیدند تا مانع اجرای‌ فرمان سه رئیس‌جمهور […]

یادداشت‌ها ۱۸ تیر ۱۴۰۳
روستای نصف‌جهان

سالها پیش،‌ در ایام جوانی، مقاله‌ای نوشتم با عنوان «روستای نصف‌جهان» اما آن سالها جرأت انتشار آن را نداشتم. در آن‌جا به‌گونه‌ای‌ فراخ نشان داده‌ بودم که چگونه ساختار و بافتار این شهر از هر چهار منظر اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، هنوز رنگ روستا دارد: در خود فرورفته است؛ ساکن است؛ به‌خود مشغول است؛ […]

یادداشت‌ها ۱۷ تیر ۱۴۰۳
مجاهدان جمعه

من با خودم پیمان بسته‌ام که وارد دولت نشوم. اما نیز پیمان بسته‌ام که، دستکم تا زمانی که در پزشکیان صداقت هست و به توسعه‌خواهی او امیدی هست، دولت را رها نکنم؛ یعنی مثل رگ گردن به دولت نزدیک‌ باشم. بنابراین تصمیم گرفتم فعلا موقتاً پُست شریف «موی دماغ دولت» را برای خودم انتخاب کنم […]

یادداشت‌ها ۱۶ تیر ۱۴۰۳
پیروزی و توسعه‌خواهی

دکتر پزشکیان پیروز شد.اما نمی دانم تبریک باید گفت یا نه؟ما کاری را که عقلمان می گفت درست است، انجام دادیم؛اما نمی دانیم حتما خیرمان در آن بوده است یا نه؟!پس باید تک‌تک گام‌ها را خیلی عقلانی و اخلاقی برداریم که از انتخاب ما شرّ تازه‌ای خلق نشود. یکی از آن گام‌ها رعایت اخلاق پیروزی […]

یادداشت‌ها ۱۴ تیر ۱۴۰۳
پاسخ محسن رنانی به دکتر پزشکیان

آقای دکتر پزشکیان سلام بر شما بسی سپاس که در این ساعات بسیار فشرده، شتابان و فرساینده پیش از روز رأی، به پرسش‌های یک کنشگر دانشگاهی توجه کردید و پاسخ دادید. همین‌که یک سیاستمدار ارشد خود را ملزم به پاسخگویی به یک معلم توسعه می‌داند ارزشمند، امیدبخش و شایسته سپاس است. چشم‌دارم که این مخاطبه‌ها […]

یادداشت‌ها ۱۳ تیر ۱۴۰۳
پاسخ به دعوت محمد درویش

محمد درویش عزیز سلام متشکرم از این‌که مرا به «پویش کمند» (کمیته مردمی نظارت بر دولت) دعوت کرده‌اید. اما عزیز برادر، در این امر مهم ملی نمی‌توان چنین شتابزده دست به کارهای هیجانی و نمایشی زد. من هنوز پاسخ شش سوال قبلی‌ام (اینجا) را از دکتر پزشکیان نگرفته‌ام. من زمانی به پویش کمند خواهم پیوست […]