برنامهریزی به مثابه سیستم زنده
یکی از علل مدیریتی شکست فرایند توسعه در ایران، برنامههای پنجساله توسعه بوده است. «برنامهریزی جامع و مرکز محور» در قرن بیستم کشورهای زیادی، از جمله ایران را، به باتلاق «توسعهی نامتوازن» فرود برد. برنامههای پنجساله توسعه ایران نه تنها متکی به نظریه مستحکمی در مورد توسعه ایران نبودند بلکه حتی از نظر ساختاری هم […]
هرمز کیش، قشم مات؟
فایل صوتی یاداشت محسن رنانی با عنوان «هرمز کیش، قشم مات؟» گوینده: دکتر سجاد فتاحی خواندن متن یادداشت:
جوانان، آخرین سرمایههای ایران
قصه اندیشیدن من به مساله تخریب سرمایههای انسانی کشورمان، سه دهه پیش و از دوران سربازی شروع شد. من البته از بیکاریهای دوران سربازی بهره بردم و کتاب نوشتم اما به چشم میدیدم که چگونه بهترین نیروهای تحصیل کرده کشورمان را می برند و دو سال برای محافظت از تاریکیها و سیمخاردارها و بیابانهای بیارزشی […]
غنیسازی و توسعه
غنیسازی و توسعه (چگونه غنیسازی، ما را در علم و اقتصاد فقیر کرد!) وقتی دقیق میشویم میبینیم سه شرطی که داگلاس نورث (برنده نوبل اقتصاد) به عنوان شرایط آستانهای توسعه مطرح کرده است همان «هوا»، «نور» و «آب» مناسب برای توسعه است. شرط اول او «دوری نظامیان از اقتصاد و سیاست» است که به منزله […]
ایران بر لبه تیغ
پدربزرگم میگفت در روستایی نزدیک زادگاهش، مردی حکیم بود که با طبابت، اخلاق نکو و زبان بیپروایش در دل اهالی جایی باز کرده بود. کدخدای روستا از قدیم با او مشکل داشت و رفتار نیکو و احترام مردم به او را خوش نمیداشت؛ گویی گمان میکرد هرچه مردم به حکیم احترام بگذارند از قدرت او […]
ایران در سایه خشونت؟
خشونت شاخ و دم ندارد. وقتی در تحلیل سیاست یا در بحث توسعه میگوییم فضا «خشونت آمیز» است، به معنی پرتاب سنگ و چماق و گلوله به سوی هم نیست، بلکه به معنی «وجود احتمال خشونت» است. یعنی وجود نگرانی هر یک از مدعیان قدرت یا مطالبهگران میدان سیاست یا نهادها و کنشگران جامعه مدنی […]
آینده ایران و مسئولیت کنشگران
تقریبا دیگر امیدی به حکومت نیست. نه این که نخواهد اوضاع بهتر شود، حتما میخواهد، اما دیگر توانش را ندارد. خیلی دلشان میخواهد بشود، اما نظام تدبیر چنان از اندیشمندان واقعی و انرژی خِرد جمعی تخلیه شده و چنان در محاصره رانتخواران قرار گرفته است که دیگر توان ایجاد تغییر ندارد. از یکسو، ناکارآمدی سیستمی […]
ایران در منطقهی هشدارِ توسعه
نقد یک نظام سیاسی از جنس مسائل ساده و ناشو (سهل و ممتنع) است. بهسادگی میتوانیم مجموعهای از شواهدِ مربوط به سطوح مختلف گفتمانی، معماری یا عملکردی یک نظام سیاسی را در کنار هم بیاوریم و آن را نقد کنیم. اما بهمحض آنکه بخواهیم نقدی روشمند از یک نظام سیاسی ارائه کنیم، کارْ بهغایت دشوار […]
هرمز کیش، قشم مات؟
تصویر هوایی از معدن خاک سرخ هرمز که زمانی با فروش خاکش درآمد کسب میکردیم و حالا گردشگران برای دیدن این ساحل اثیری، پول میدهند!! در بیست سال گذشته چهار بار به جزیره قشم رفتهام، دو بار تفریحی و دو بار مطالعاتی. در این چهار سفر دو بار بر روی خاک قشم نشستم و گریستم، […]
بابا آب داد، چرا عقل نداد؟
یکی از خسارتهایی که نظام سیاسی پساانقلاب به جامعه ما زد تمرکز بر شناسایی و تقویت افراد باهوش بود. تاسیس مدارس تیزهوشان، تاسیس سازمان استعدادهای درخشان، برگزاری المپیادهای علمی و نظایر اینها، در سطح نظام آموزش عمومی، ما را در یک فضای توهمآمیز فرود برد و از شکلدهی به عقلانیت جمعی غافل کرد. در عین […]
عقلانیت جمعی و توسعه در ایران
داستان «خطای ترکیب» در زیر و بم زندگی ما ایرانیان رسوخ کرده است. از جمله در عقلانیت ما. میدانیم که بر اساس برخی مطالعات، هوش ایرانیان (آیکیو) کمی زیر متوسط جهانی است. اما فرض کنیم ادعای نخوتآمیز تاریخی ما ایرانیان درست باشد که «ما خیلی هوشمندیم»؛ اما این که تک تک افراد یک ملت دارای […]
بابا آب داد، ما آب را به باد دادیم!
الفبای مدیریت عمومی در دنیای مدرن، بهکارگیری «مهارت گفتوگو» و تعامل اعتمادآمیز حکومت با مردم است. این دقیقا همان چیزی است که حکومت ما فاقد آن است. روحانیان یک عمر فقط مخاطبه یک طرفه را تمرین کردهاند و اکنون که دیگر کسی برای مخاطبههای آنان تره خرد نمیکند و اکنون که نسل جدید آنان را […]