دکتر مسعود پزشکیان خودش «رئیسجمهور وفاق ملی» است، اما کابینهاش باید «کابینه اتفاق ملی» باشد.
دیروز آخرین روز همکاری من با شورای راهبری انتخاب وزرای دولت چهاردهم بود. کار بررسی کاندیداهای پیشنهادی برای وزارتخانهها تقریباً تمام شد و من از دولت چهاردهم، پیش از آغاز آن، خداحافظی کردم و به اصفهان بازگشتم تا ادامه مأموریت بیست ساله خود را دنبال کنم یعنی: بیرون از حکومت ایستادن، فاصله گرفتن از قدرت و با عینک توسعه، دیدبانی کردن و زنهار دادن؛ یعنی «نگریستن و گریستن» (نگریستن با عینک خِرَد و گریستن با چشمان قلم).
معتقدم باوجود آنکه فرایندی که در شورای راهبری تعریف شده بود (برای غربالگری و انتخاب نامزدهایی برای وزارتخانهها)، به علت تازگی و بیتجربگی، بیاشکال نبود، اما تلاش شد و تا حدودی به این نتیجه نزدیک شدیم که افرادی به رئیسجمهور معرفی شوند که بتواند با آنها «کابینه اتفاق ملی» را تشکیل دهد (درباره خود تجربه مهم و عجیب شورای راهبری، بعدا در یادداشتی با عنوان «انقلاب صندلی اول» توضیح خواهم داد).
مآموریتی که دکتر پزشکیان برای دولتش و خودش تعریف کرده است گذار از بحرانها از مسیر «وفاق ملی» است. این انتخابی دقیق است؛ چون به علت تهکشیدن منابع مادی کشور، بدون همگرایی و همافزایی نیروها در برابر بحرانها، امکان غلبه بر بحران وجود ندارد. البته وقتی میگوییم «وفاق ملی»، منظور فقط همکاری جناحها و نیروهای سیاسی و نهادها و بخشهای مختلف قدرت نیست، بلکه اعتماد و همکاری جامعه، نهادهای مدنی و حکومت، بخش اصلیتر آن وفاق است که ریاستجمهوری جدید باید بهجد و بهسرعت در مورد آن بیندیشد و طرحی درافکند و در مورد آن با کلیت نظام سیاسی به توافق برسد. چون اگر بهعلت بیعملی و کندی در تصمیمسازی و تحولآفرینی در فضای سیاسی و اجتماعی کشور، جامعه از مرحله امیدواری و انتظاری که اکنون درآن است عبور کند، بازگرداندن دوباره آن به بازی همکاری و همدلی با دولت بسیار سخت یا حتی ناممکن خواهد شد.
با فرض آن که رئیسجمهور بتواند با سایر بخشهای قدرت برای تحولات وفاقآفرین به توافق برسد و آن را عملی کند، اما دولتش نیز باید «دولت اتفاق ملی» باشد تا بتواند بر بستر آن وفاق، اتفاقات بزرگی که بدون آنها عبور از بحرانها ممکن نیست را رقم بزند. تقریبا تمام بخشها و حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما گرفتار انواع مسائل، مصائب و بحرانهاست. در هرکدام از این حوزهها باید «یک اتفاق ملی» بیفتد تا بتوان بحران آن حوزه را جمع کرد. حرکت بر مدار مسیرها و الگوهای قبلی، فقط بحرانها را تشدید میکند.
بگذارید تا مثالی عینی بزنم. در هنگام بررسی نامزدهای وزارت نیرو در شورای راهبری، برخی مدیران باسابقه و بزرگان جلسه اصرار داشتند که در حوزه برق ما اکنون با ناترازی بزرگی روبهرو هستیم که اکنون در فصل گرما موجب چندین ساعت قطعی برق، در هر روز، در بخش تولیدی کشور شده است؛ پس باید یک فرد پرتجربه و استخوان خردکرده که سابقه وزارت داشته باشد وزیر نیرو شود تا بتواند به فوریت برای ناترازی فکری کند و مثلا ظرف دو سه سال چندین نیروگاه برق را راهاندازی کند. بنابراین اصرار بر این بود که حوزه نیرو جای جوانبازی نیست و ریسک نباید کرد. پاسخ ما این بود: مشکل وزرای سالخورده و استخوان خردکرده این است که میکوشند در همان پارادایم و الگوهای فکری قبلی، بحران برق را حل کنند؛ همان الگوهای فکری که خودشان بحران امروز را خلق کردهاند. چنین وزیری دوباره میرود و به سرعت به ساخت نیروگاههایی مجوز میدهد که با سوخت گاز یا سوخت مازوت کار میکنند، چون میخواهد بهسرعت نشان دهد که توانست ناترازی را حل کند. فرض کنیم که باوجود تحریمها، در تأمین منابع مالی و در تأمین تجهیزات نیروگاهها نیز مشکلی نداشته باشند؛ آنگاه ما سه سال دیگر مثلا ده نیروگاه بزرگ جدید ساختهایم که وارد مدار می شود. اما چه میشود؟ حاصل آن نیروگاهها میشود فشار بیشتر بر مصرف گاز و تشدید بحران کمبود گاز. آنگاه در گام بعدی بهعلت قطعی گاز به آن نیروگاهها اجازه میدهند که با مازوت کار کنند؛ یعنی تشدید آلودگی هوای شهرها که هم اکنون نیز از آستانه بحران گذشته است. پس ما از هم اکنون باید وزیری جوان و دانشمند و پرانرژی، با تخصص در حوزه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر انتخاب کنیم که بتواند الگوی تولید برق ایران را از روش سنتی (سوخت فسیلی) به روش مدرن (سوختهای پاک) متحول کند. وزیر انرژی باید بتواند با افقگشایی و تغییر الگوهای فکری در حوزه انرژی، «اتفاق» تازهای را در این حوزه رقم بزند وگرنه بحران روزبهروز تشدید خواهد شد.
تقریبا همین داستان را درباره همه وزارتخانههای دیگر داشتهایم. اما نهایتاً آنچه رقم خورد این بود که با بحثهای جدی که شد تقریبا این توافق حاصل شد که در تمام وزارتخانهها در کنار نیروهای استخوان خردکرده و سالخورده، نیروهای جوان و خوشفکر و دانشمند و دارای سابقهکافی و تجربههای موفق نیز معرفی کنیم؛ که برخی از آنان نیز خانم بودند.
اکنون نوبت رئیسجمهور است که از میان این نامزدها، فهرستی را انتخاب کند که بتوان نام آن را «کابینه اتفاق ملی» نهاد. یعنی کابینه چهاردهم باید بتواند در همه حوزههای بحرانی، «اتفاق ملی» رقم بزند تا دولت چهاردهم بتواند به یک «دولت اتفاق ملی» تبدیل شود.
زنهار، زنهار که رئیسجمهور تحت فشار بزرگان چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، سنتی و تحولخواه، قرار گیرد و بهجای انتخاب کابینهای که «اتفاق ملی» را رقم بزند، کابینهای انتخاب کند که ظاهرش «وفاق ملی» است؛ اما باطنش تسلیم شدن در برابر فشارها، چانهزنی و سهمخواهی کسانی است که رئیس جمهور یا در فرایند تبلیغات انتخاباتی به آنها مدیون شده است (مجاهدان جمعه) یا به نام «وفاق ملی» می خواهد دل آنها را به دست آورد (مجاهدان شنبه). زنهار، زنهار که نباید «کابینه اتفاق ملی» فدای شعار «وفاق ملی» شود. وفاق ملی نیازمند اصلاح رویهها و برخوردها و سخنان همه بازیگران فضای سیاسی و توافق آنها برای تمرکز بر منافع ملی برای عبور از بحرانهای ملی است. اما «اتفاق ملی» نیازمند کابینهای جوان، پرانرژی، متخصص، باتجربه و پر ایده است. برخی از صاحبنظرانی که در کمیتههای بررسی صلاحیت نامزدها حضور داشتند به ما گفتند که در این بررسیها ما با پدیدههایی روبهرو شدیم که خودمان هم حیرت زدهایم. یعنی ظرفیتهای عظیمی از تخصص و مهارت و نوآفرینی در کشور هست که فقط باید از نظر سیاسی عزم کنیم که از آنها بهره ببریم.
درخواست صمیمانهام از دکتر پزشکیان این است که «اتفاق ملی» را فدای «وفاق ملی» نکند. برای وفاق ملی برود و دست بزرگان و سالخوردگانِ جناحهای مختلف را ببوسد وبا آنها همدلی کند؛ اما برای «اتفاق ملی» اجازه دهد کابینه چهاردهم از محاصره نیروهای فرتوت دولتهای پیشین، با الگوهای فکری منقضی شده، رها شود. از تجربه بزرگان همه جناحها و گروهها البته باید در اتاقهای فکر و شوراهای مشورتی و نظارتی بهره ببرد، اما سکان عمل را به جوانان دانشمند و توانمند و نوآوری بسپارد که فارغ از ملاحظات سیاسی و منفعتی نهادها و جناحهای مختلف، بتوانند آن «اتفاق ملی» را رقم بزنند. چنین باد.
محسن رنانی / ۷ مرداد ۱۴۰۳
محمد
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۳۹ ب٫ظجناب دکتر رنانی عزیز، به عنوان یک همکار دانشگاهی به گمانم خدمت شما عارضم که تا وقتی دایره تنگ گزینش نه برپایه شایستگی و لیاقت بلکه برپایه امور موهومی و وابستگی های مختلف باشد به گمانم صحبت از کارآمدی و وفاق ملی یک شوخی تلخ برای تغییر حال و هوای کشور برای یک مدت محدود چند ماهه باشد
اسماعیل
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۵۵ ب٫ظسلام و ارادت
ای کاش با اضافه کردن امتیاز نظرسنجی اعضای شورای راهبری، این کار تاحدودی قشنگ رو خراب نمیکردن
این کار چند ایراد اساسی دارد
۱-عدم تناسب رای با امتیاز به عبارتی رای هر فرد معادل حدود ۳ سال مدیریت ارشد در امتیاز کمیته است
۲-تعارض منافع و سوگیری شخصی: حضور برخی گزینههای دستگاهها در اعضای شورا و تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر آرا و نظرات
۳-خطای عدم شناخت: رای تمامی اعضای شورا بدون شناخت تخصصی دستگاهها و ۱۵ گزینه اعلامی و عدم شناخت گزینهها در فرصت محدود و ضایع شدن حق ناشناختهها
۴-تعارض با نظر رییس جمهور که تاکید بر عدم رای گیری داشتند
و موارد دیگر
ای کاش اعضای شورا سعی خود را در ایجاد یک فرآیند خوب و راستیآزمایی امتیازهای اجباری داشتن که هر فرد و کمیته سلیقهای امتیاز تجربه را محاسبه نمیکرد.
با احترام
علی صفایی
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۰۳ ب٫ظاداره گذشته و امروز کشور ،بیشتر به یکی خاله زنک بازی شبیه بوده تا اداره یک کشور بزرگ به سبک امروزی.تدوین بودجه های تخیلی ،و مانند تقسیم گوشت قربانی ،هزینه های بی حساب و کتاب در جاهایی که تاثیر آن در توسعه کشور و بهبود زندگی مردم نداشته.ایجاد گروههای فرا قانونی ،که از حمایت قانون نیز برخوردار بوده اند.و ده ها مشکل دیگر.مانند یارانه های مصرف انرژی ک هزینه هایی هنگفت بر بودجه تحمیل کرده.برای آقای پزشکیان مشکلات بزرگی را رغم زده.از طرفی عموم مردم انتظار حل فوری مشکلات را دارند.و تحریک مردم عوام در جلسات مخصوص ،هم نمک بر زخمی میپاشد.بقول دکتر کاتوزیان ،ایران،جامعه کوتاه مدت. اگر جبهه مخالف. ،بد تن بتن مشکلات پیشروی کشور را درک کرده و هماهنگی لازم را با رییس جمهور به عمل آورند ،روزنه امیدی هست.
ابراهیم ادیبی
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۰۶ ب٫ظدرود بر شما
مثل همیشه عالی
دکتر جان دوستت داریم برای ایران
الهه ابوالحسنی
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۰۹ ب٫ظدیدگاه دکتر رنانی را قبول دارم به دلیل اینکه مبتنی بر نظریات علمی و تجربیات عملی ایشان می باشد.
من نوعی انعطاف و اعتدال را در نظریه هاشون می بینم، و اتفاق ملی که ایشان مطرح میکند جامعه را از رادیکال بودن و از افراط و تفریط ها نجات میدهد
همه میدانم بحرانهای فعلی ایران آنقدر زیاد و پیچیده است که حل آنها نیاز به زمان طولانی، نیروهای متخصص ، آشتی ملی، انعطاف حاکمیت، کالبد شکافی دقیقتر بحران ها و…..دارد
من هم امیدوارم دولت دکتر پزشکیان آغازگر این فرایند می تواند باشد.
به شرط اینکه در دولت ایشان عقلا دانشمندان، نظریه پردازان، صاحب نظران، با تجربه ها و اندیشمندان جایگاه رفیعی داشته باشند.
میثم کوچک زاده
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۲۶ ب٫ظسلام و درود خدمت استاد گرامی
به نظر من مشکل اصلی کشور، عدم تصمیم گیری و تعیین تکلیف حاکمیت و نظام سیاسی در خصوص مسایل راهبردی و کلانی چون:
– لغو تحریم های بین المللی ، پیوستن به FATF ، پیوستن به اقتصاد جهانی و بهره مندی از ارتباطات بین المللی
– لغو فیلترینگ
– لغو حجاب اجباری با استفاده از تجربه سایر کشورهای اسلامی
– فراهم نمودن زمینه جذب گسترده گردشگر خارجی
– رفع عوامل موثر در مهاجرت نخبگان علمی، فناوری، کارآفرین و .. و خروج سرمایه های انسانی و مالی از کشور
– ایجاد زمینه بازگشت ایرانیان (با هرگونه سلیقه و گرایشی البته بدون داشتن محکومیت امنیتی) و سرمایه های انسانی و مالی خارج شده از کشور
– حذف نهاد گزینش و فرایندهای اعمال سلیقه و تنگ نظری در جذب نیروی انسانی و ارتقای شغلی کارکنان نهادهای دولتی و عمومی
– حذف تنگ نظری و اعمال سلیقه سیاسی در تایید صلاحیت نامزدهای مجلس و ریاست جمهوری
و ..
است.
اگر دکتر پزشکیان می تواند این مسایل را حل کند و با حاکمیت به توافق و اجماع برسد، موفق خواهد بود ولی اگر قرار به مماشات و وقت کشی و بازی دادن مردم است، اتفاق خاصی در شرایط کشور نخواهد افتاد.
به نظر من انتخاب کابینه قوی، تنها می تواند اوضاع را نسبتا آرام و باثبات و سرعت سقوط را کم کند. فقط همین!!!
کریمی
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۳۸ ب٫ظسلام
چندی پیش مطلبی از آقای دکتر فاضلی منتشر شد با این عنوان که «آیا بخشدار میش بوده ای»
خب به نظرم شورای راهبردی استاندارد دوگانه ای را در پیش گرفت. نتیجه همان شد که نباید.
امیر
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۴۵ ب٫ظدرود و عرض ادب
جناب دکتر رنانی لطفاً سریعاً برگردید تهران
متاسفانه انتخاب آقای عارف این سیگنال را تا حالا داده که خبری از نو گرای و خلاقیت نیست و عبور از این ابر چالش ها بدون بکار گیری افراد باهوش، صاحب علم روز، وطن پرست ، خلاق و دارای قدرت ریسک بالا امکانپذیر نیست. بنظرم کمیته راهبری با توجه به اینکه مشوق مردم برای رای دادن بودند و مردم به اعتماد آنها پای صندوق رفتند نباید نسبت به انتخاب وزار بی تفاوت باشد و باید برای انتخاب اصلح بجنگند. دیگر وقتی برای آزمون نیست. از امثال آقای دکتر رنانی انتظار نیست که به خانه برگردند و نظار گر باشند تا باندهای قدرت نقش خود را در انتخاب وزرا بازی کند بعد شروع به کنشگری نمایند. اتفاق وقت جنگیدن برای حق ایران و ملت ایران حالاست. جناب دکتر لطفا برگردید تهران و با کمک دیگر کنشگران مراقبت نماید تا پشیمانی ببار نیاید. ایران کشور سیستماتیک نیست یک کشور قبیله ای است و باید برای اهداف جنگید.
مرتضی میرعباسی
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۵۶ ب٫ظجناب دکتر رنانی عزیز
تحول و اتفاق ملی با بدنه ی مدیریتی عالی کشور تنها درست نمیشود.
اگر فرضا آقای پزشکیان اینقدر باهوش باشد که افرادی با ویژگی هایی که شما برشمردید و مثال آنرا در وزارت نیرو زدید در همه ی وزراتخانه ها بیابد و بگمارد و به نصیحت ناصحان محافظه کار گوش نکند تازه قدم اول برداشته شده است.
قدم مهمتر این است که ما با یک بدنه ی مدیریتی میانی سراسر فاسد طرفیم که همگی بالاتفاق باید تغییر کنند چون به شکل سیستماتیک دچار نخوت و سوءمدیریت و عدم خلاقیت و نگرشهای کوتاه مدتی و رانت بازی و فسادهای شبکه ای هستند و اگر حتی یک مدیر از مدیران پیشین جمهوری اسلامی در سطوح مدیران میانی بر سر کار باقی بمانند بی تردید هیچ اقدام عملی و هیچ اتفاق ملی رقم نخواهد خورد و تنها زمان و فرصت محدود به نفع فرصت طلبان دیرین خواهد بود. تاکید میکنم بنابر تجربه حتی نگاهداشت یک مدیر پیشینی یا دعوت هر مدیر سابق به شکست قطعی دولت پزشکیان خواهد انجامید.
تحول خواهی باید در تمام بدنه ی سازمانی با مدیران متخصص جدید سازماندهی شود.
این نکته ی عملیاتی کاملا مورد غفلت است و پیامد این غفلت چاره ای برای مردم جز انقلاب برای تحول ساختار فاسد اداری باقی نخواهد گذاشت.
حیدر نجارلو
۷ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۵۶ ب٫ظسلام جناب دکتر رنانی عزیز ، سومین کارخانه سیمان در روستای ما یعنی روستای ویدر بخش خرقان شهرستان زرندیه استان مرکزی در حال ساخت میباشد
لطفا به این کارزار یک نگاه بیندازید
https://www.karzar.net/143760
۳کارخانه سیمان در فاصله ۱۰کیلومتری از هم و روستای ویدر .
آیا این توسعه پایدار است؟
لطفا برای این فاجعه مدیریتی قلم بزنید .
ارادتمند شما و پیگیر همیشگی حضرتعالی و قلم و تفکر زیبایتان
حیدر نجارلو
زنده باشید الهی سایتون مستدام
مرتضی میرعباسی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۱۰ ق٫ظجناب دکتر رنانی عزیز
رویکرد شما بس نیکوست اما بسنده نیست و باید شورای راهبردی تا آخر بایستد و مدیران میانی را نیز در راستای مدیران عالی تحول خواه و متخصص تغییر دهد.
تحول و اتفاق ملی با بدنه ی مدیریتی عالی کشور تنها درست نمیشود.
اگر فرضا آقای پزشکیان اینقدر باهوش باشد که افرادی با ویژگی هایی که شما برشمردید و مثال آنرا در وزارت نیرو زدید در همه ی وزراتخانه ها و سازمان ها انتخاب کند و بگمارد و به نصیحت ناصحان محافظه کار گوش نکند تازه قدم اول برداشته شده است.
قدم مهمتر این است که ما با یک بدنه ی مدیریتی میانی سراسر فاسد طرفیم که همگی بالاتفاق باید تغییر کنند چون به شکل سیستماتیک دچار نخوت و سوءمدیریت و عدم خلاقیت و نگرشهای کوتاه مدتی و رانت بازی و فسادهای شبکه ای هستند و اگر حتی یک مدیر از مدیران پیشین جمهوری اسلامی در سطوح مدیران میانی بر سر کار باقی بمانند بی تردید هیچ اقدام عملی و هیچ اتفاق ملی رقم نخواهد خورد.
تحول خواهی باید در تمام بدنه ی سازمانی با مدیران میانی متخصص جدید سازماندهی شود.
این نکته ی عملیاتی به نطر میرسد مورد غفلت واقع خواهد شد و پیامد این غفلت چاره ای برای مردم جز انقلاب برای تحول ساختار فاسد اداری باقی نخواهد گذاشت.
یزدانپناه
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۱۴ ق٫ظدر تئوری زیبا ، اما:در اجرا به این سادگی نخواهد بود!!! روی کاغذ همه چیز روبراهه ! به نظرم چنین”اتفاقی”نخواهد افتاد. اگر هم در چند ماه اول بیافتد ،بعد “الف میافتد و میشود:”تفاق”کار اجرایی و ساختار اینقدر پیچیده شده که با این دندانها به سادگی باز نمیشود!!! بدبین نیستم ،اما:خیلی از دوستان نظری با عمل خیلی فاصله دارند!!! و عملی ها هم با نظر! چطور میشه اینها را تلفیق کرد؟ نمیدانم! فکر کنید
رویا طاهری
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۲۱ ق٫ظاستاد محترم سلام و درود
خیلی از راهنماییها و توضیحاتتان ممنونم وبه عنوان یک خانم و یک مادر و شاگرد از شما قدردانی میکنم
میشه لطفا یک راه ارتباطی بگذارین تا افرادی مثل من که دوست داریم درباره توسعه و اموزش توسعه ذهنی کودکان بیشتر بدونیم و
راه دور هستیم ، بیشتر افتخار شاگردی شما نصیبمون بشه؟
موفق وشاد ومانا باشید .
با احترام
وحید
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۲۴ ق٫ظسلام
لطفا گزارشی از جلسات شورای راهبردی بنویسید.
بنده بسیار علاقه مندم بدانم در مصاحبه ها چه گذشت. کلا چند نفر مصاحبه شدند. چه سوالاتی پرسیده شد. آیا مسائل عقیدتی هم پرسیده شده؟ چه جوابهایی داده شده. و …
سعید صمدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۲۷ ق٫ظبا درود و عرض ادب
۱ – مطالب مهم و مختصر و مفیدی ارائه فرمودید .
۲ – خواهشمند است در ادامه ی مسیر « نگریستن و گریستن » در موضوعات کلیدی نظیر تورم ، محیط زیست و سرمایه اجتماعی به تعریف هدف ، فرایند رسیدن به هدف و چگونگی پایش فرایند بپردازید . ( پیگیری مفاهیم همان کتاب ایران و مسأله پایداری که قبلاً خودتان معرفی کردید )-
با آرزوی آبادانی ایران
رضا
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۰:۳۵ ق٫ظانتظار می رود رئیس جمهور محترم افراد جوان ، تحصیلکرده و متخصص را برای مدیریت امور وزارتخانه انتخاب و افراد با تجربه و متخصص را تحت عنوان اطاق فکر آن وزارتخانه در کنار وزیر جوان داشته باشد
سید محمد رضا مصطفائی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱:۱۲ ق٫ظاستاد رنانی بزرگوار شما به موضوع درستی اشاره نموده اید اما متأسفانه همه می دانیم پر این کشور ایدئولوژی زده که هنوز عده ای را منصوب از جانب خداوند می دانند و کم طرفدار هم ندارند و اتفاقا ثروت و قدرت و قلم هم در دستشان می باشد، نباید چندان به اتفاق ملی امید داشته باشیم. توصیه های روز تنفیذ توصیه نبودند خط و نشان بودند.
مهدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱:۲۶ ق٫ظدکتر رنانی عزیز
چند پیشنهاد برای دولت پزشکیان
۱. ایجاد سازمانی در وزارت ارتباطات یا هر جای دیگر با مشارکت قوه قضاییه و قوه مقننه برای راستی آزمایی هر گونه اظهار نظر درباره ی دولت ، که بساط دروغ و تهمت به یکدیگر در ارکان حکومت کاهش یابد
۲، هر وزارت خانه ای که تحویل وزرای جدید می شود نقطه صفر کارهای انجام شده را وزارتخانه قبلی تأیید کند و سپس وزیر جدید با همان وضعیت تحویل داده شده با شاخص های مشخص و آرت را تحویل بگیرد که بحث های اسب زین شده و زمین سوخته پیش نیاید
بهنام
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۳:۰۸ ق٫ظآرزو بر جوانان عیب نیست. ولی برای مدعیان فرهیختگی ….
سیداحمد حسینی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۶:۳۰ ق٫ظفارغ از دغدغه های به جای شما، فقط این نکته را مدنظر داشته باشید از منظر اقتصاد سیاسی ، از روزی که برای یک استادی همچون شما فیش حقوقی توسط دولت در دانشگاه صادر شده و معیشت خودتان را بر پایه منابع عمومی که در اختیار دولت و حاکمیت هست ، تنظیم کردید در دایره حکومت زندگی کردید.
سهیل
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۰۵ ق٫ظسلام و درود بر شما.
چرا از جناب اکبر اعلمی درنامزدهای کابینه نامی برده نشده؟ایشون که هم خیلی شایسته و پاک دست و پاک دل و باایمان هستند
صادق
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۵۴ ق٫ظعرض سلام و ارادت
از این پس شما خارج از دایره قدرت نیستید، یک پا بیرون و یک پا در آنید.
مهم آن است که در کوران حوادث چه کسی کجا میایستد …
کاریز
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۱۲ ق٫ظآقای رنانی گرامی ، درود بر شما .
و اما حدود صد سال پیش مورگان شوستر آمریکایی مدتی در ایران ماموریت داشت اما روس ها نگذاشتند و داستانش در تاریخ هست . پس از خروجش از ایران ، کتابی نوشت با نام ” اختناق ایران ” در بخشی از کتاب نوشته : صحنه سیاست در ایران مانند یک تئاتر است که هنرپیشه هایی محدود و معدود دارد ، اینها بر صحنه آمده و پس از بازی ، به پشت صحنه رفته و لباس و گریم خود را عوض کرده و دوباره در نقشی دیگر در صحنه ظاهر می شوند . جالب است . حتی طی صد سال اخیر ، دنیای سیاست ما تقریبا مانند نوشتار و شناخت او از ایران پیش رفته . چهره هایی آمده اند که بین وزارتخانه ها و دولتها چرخیدند ، آخرش هم سر از شورای تشخیص مصلحت نظام در می آورند . نمونه آن همین آقای عارف ، همین آقای پزشکیان که پست های شغلی قبلیشان در صحنه های مختلف پیداست .
نکته بعدی اینکه حتی اگر شما بین جوانان خوش فکر و تحصیلکرده و صاحب ایده هم بگردید افرادی را لایق پیدا کنید تا به دولت کمک کنند اما هستند مافیای قدرت و صاحب نفوذی که اصلا اجازه نمی دهند اینها کار کنند . دعواهای جناحی و حزبی بماند که آنهم برای خودش داستانی است . با احترام
هومن رضائی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۵۳ ق٫ظدرود جناب دکتر.
با گزینش جناب عارف به عنوان معاون اول، جوانگرایی کنار گذاشته شد. البته خیلی مهم هم نیست. عملکرد مهم است. پیر و جوان ندارد. جوانی داریم که مانند پیران رفتار میکند و پیری داریم که مانند جوانان. سن خیلی مهم نیست.
جناب پزشکان چند کار در ابتدای ریاست جمهوری میتوانند انجام دهند که به شدت تاثیر گذار است. از همه آنها مهمتر برداشتن فیلتر شبکههای مجازی است (به عنوان رئیس شورای عالی شبکه مجازی). کاری که با یک دکمه انجام میشود. تورم یا بیکاری نیست که ممکن است اصلاح آن سالها طول بکشد. جناب پزشکیان باید مشکلات دمدستی که امکان رفع سریع دارد را برطرف کند تا مردم به سمت او و اندیشههایش بیایند.
قربان شما جناب دکتر.
ایمان
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۰۲ ق٫ظدیدگاه شما بسیار عالی و منطقی. ولی!
آیا در عمل هم چنین اتفاقی خواهد افتاد آیا واقعاً حکومت عزم این را دارد تا تغییرات را بپذیرد و آیا فضا را برای دولت باز می گذارد تا کارشناسانه عمل کند و یا خیر و طبق روال این چند دهه حتماً حتماً باید نظر یک نفر و یا یک گروه خاص بر سیاست ها و اداره کشور تاثیر گذار باشد؟ آیا خرد جمعی که در ظاهر و گفتار به آن پرداخته می شود در باطن و عمل هم به آن بها داده می شود؟
متاسفانه در کشور ما فقط خوب حرف می زنیم و اتفاقاً حرف های خوبی هم می زنیم ولی در عمل و اتفاقاً پشت صحنه دستور دیگری می دهیم و طور دیگری عمل می کنیم و این قضیه هست که کشور ما را به این روز انداخته است. تفاوت بین گفتار و عمل تفاوت از زمین تا آسمان است.
تا هم در ظاهر و هم در باطن و هم در گفتار و هم در عمل به خرد جمعی بها ندهیم کار به جایی نخواهیم برد.
انتخاب آقای عارف به عنوان معاون اولی اولین ضد حالی بود که به این روند تغییر و اتفاق ملی وارد کرد و ما که در گروه ها و کانال های مردمی هستیم، واکنش منفی مردم به این انتصاب را آن هم از طرف طرفداران آقای پزشکیان و طیف اصلاح طلبان دیدیم
ایمان
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۰۶ ق٫ظادامه….
پس حداقل آقای پزشکیان می توانست در دو انتخاب اول خود در معاون اولی و رییس دفتری خود از نیروی جوان کارآمد و متخصص استفاده کند و اولین انتصابش و انتصاب هایش با امید همراه باشد نه ایجاد نا امیدی.
سیستم باید پوست اندازی کند و رای اکثریت را بپذیرد وگرنه در بر همان پاشنه خواهد چرخید و کار به جایی نخواهد برد…..
ضمناً خواست ملت را به چیزهای جزئی و بدیهی که حق همه ما بوده و هست تقلیل ندهیم خواست ملت را فقط به رفع فیلتر اینترنت و یا حجاب کاهش ندهیم، این ها همه جزئی از ملزوماتی است که یک حکومت و در پی آن دولت باید برای مردم و آن هم با کیفیت بالا فراهم کند و منتی هم بر سر ملت بابت این خواسته ها نگذارد!!! خواست ملت تغییر در سطح کلان و آن هم تغییر سیاست های کلان و به دنبال آن افق گشایی در نظام اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی باشد.
به امید آن روز
برای آینده ایران تا آینده ای روشن باشد….. به امید خدا
طاهره قابل
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۰۷ ق٫ظبا سلام.
اگر دکتر پزشکیان در اولین گفتگوی تلویزیونی برای مردم بخشی از بحرانهای پیش روی دولت را به مردم بگویدو نیز صادقانه با مردم در مراحل مختلف کار گزارشی داده شود مردم میتوانند با درک شرایط جامعه برای بهبود آن صبوری کنند و همچنین همدلی.
آرزوی توفیق روز افزون برای دکتر پزشکیان و دکتر رنانی دارم.
محمد
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۱۸ ق٫ظدرود بر استاد رنانی عزیز
چند هفته قبل میخواستم مطلبی بنویسم و برای شما ارسال کنم اما هرچه در تارنمای شما گشتم اثری از ایمیل ندیدم ، به صفحه اینستاگرام دانشجویان شما رفتم و این مسئله رو مطرح کردم که چرا راهی برای گفتگو با شما و به نوعی ما مردم عادی و بی نام و نشان با شما روشنفکران و اساتید وجود نداره ، یکی از افراد اون صفحه گفت با شما صحبت کرده و شما پیغام فرستادید این امر رو پیگیری میکنید و ایمیلی رو هم معرفی کرده بودید که متاسفانه به دلیل آشوب دنیای مجازی من نتونستم اعتماد کنم که واقعا شما چنین پیغامی فرستادید و اون ایمیل شما هست یا نه چون کماکان در تارنمای شما نبود و نیست ، امروز که دوباره برای خوندن مطلبتون اینجا اومدم و وقتی به پایان مطلبتون رسیدم بینهایت خوشحال شدم که دیدم حداقل این پنجره گفتگو رو باز کردید ، بسیار سپاسگذارم از این حساسیت و فهم شما ، اگر مملکت واقعا اینجوری پیش بره که هر خواسته و انتقاد سازنده و معقولی بلافاصله پذیرفته و اصلاح بشه ، ایران گلستان خواهد شد ، امید دارم که این سخنان دلسوزانه و سرشار از فهم و دانایی شما ، اثری بر حاکمیت اجرایی داشته باشه.
محمد حسن هاشمی مدنی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۲۹ ق٫ظسلام
نظر رنانی ارزشمند است . اگر در کنار وزیر جوان از سالخوردگان با تجربه به عنوان مشاور استفاده شود خلا احتمالی را پر کند .
پزشکیان گفتند باید تصمیمات سخت گرفت ، اگر با مردم همانطور که گفتند صادق باشند مردم از همیاری کوتاهی نمیکنند.
مجید
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۳۲ ق٫ظبا سلام و ارادت
جناب دکتر رنانی
کاملاً با نظر شما موافقم.
کاش این درخواست از رئیس جمهور محترم را به شکلی عمومی تر و با قابلیت انتشار بیشتر طرح بفرمائید تا مطمئن شوید که حتماً مورد توجه و تامل رئیس جمهور قرار میگیرد. مثلاً به شکل کارزار.
نمیدانم شاید راه بهتری هم باشد.
علی گل محمدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۳۵ ق٫ظسلام و ادب
نظرات شما دکتر عزیز مثل همیشه نوگرایانه ، اندیشمندانه و آمیخته به دلسوزی برای تحول و توسعه ایران عزیز بود. تاریخ جهان نیز نشان می دهد هر جا تحولی در راستای توسعه و ترقی کشورها اتفاق افتاده ، حاصل یک رهبری خردمندانه و بهره گیری از نیروهای جوان با انگیزه و برخوردار از اندیشه نو برای اتفاقات مهم بوده است . اما ایکاش شورای راهبری انتخاب اعضای دولت به این مهم در تعیین و تدوین شاخص ها بیشتر و جدی تر می پرداخت ، که آنچه امروز به عنوان خروجی این چالش فکری اعضای شورا می بینیم جز این است و به نظر می رسد فشارهای سیاسی سهم خواهان مسیر انتخاب آقای دکتر پزشکیان را در گزینش همراهان به سوی یک وفاق ملی سطحی و زودگذر سوق داده است . باشد که خرد حاکم شود و طرحی نو برای نجات ایران از شرایط ناپایداری انداخته شود. یا حق
محمد صادقيان رنانی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۰۹ ق٫ظدرود بر شما
خدا قوت
کاش از کم و کیف کار بیشتر توضیح داده شود.
حضرت عالی خود معلم و استاد توسعه هستید و می دانید افرادی می توانند توسعه ایجاد کنند که در محیط خلاق با روحیه تعامل و گفتگو و پرسشگر رشد یافته باشند و این مکان دقیقا آموزش و پرورش است.
بر عکس تصور بسباری از بزرگان و مردم عادی ارگانی که آنرا تک بعدی می بینند چند بعدی است.
مجموعه ای عظیم با ثروتی سرشار هم از نظر مادی و هم از دیگاه علوم انسانی و توسعه.
در طول ادوار گذشته ضعیف ترین ها بر مسند این وزارت خانه عریض و طویل تکیه زدند و به شکلی چاله پر کن دولت ها شده است. هرجا پستی کم بیاورند در این وزارت خانه ظرفیت ایجادش هست
از حوزه های ستادی گرفته تا مدارس
از مراکز درآمدی گرفته تا صندوق ذخیره
الآن چهره زیبای آموزش و پرورش پشت پست های ناهمگون و بی ارتباط به امر مهم آموزش و توسعه پنهان شده و آنچه دیده می شود چهره کریه ی از ناتوانی و سوء مدیریت با حجم زیادی از تمرکز بروکراسی انسانی و تجهیزات است.
واقعیت این است که این ساختار غلط فقط یک معمار متخصص برای بلز مهندسی تشکیلات لازم دارد.
تشکیلاتی با تقریبا ۲۰ برابر استاندارد جهانی!!!
انشاءالله حضورتان توضیح می دهم.
مهدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۱۴ ق٫ظجناب آقای رنانی ، ماهیت یادداشت شما علمی و کمی آرمانی است ، در فضای سیاست زدگی حاکمیت ، بخش زیادی از انرژی وزیر برای مهار نیروهای خارج از وزارت خانه و سهم خواهان ثابت (با مجاهدان شنبه و جمعه اشتباه نشود) که پیوند زیر بنایی با حاکمیت دارند تلف خواهد شد ، بر این اساس وزیر در درجه اول باید مهارت سیاسی مهار و تعامل با این نیروها را بلد باشد. یک فرد متخصص دانش گرا که پارادایم های جدید را میتواند درک و تحلیل کند برای پست های معاونت وزیر متناسب تر است. به جای تعریف افق های دست نیافتنی برای دولت ، آقای پزشکیان می بایست در درجه اول بتواند برای کشور منبع درآمد مالی ایجاد کند (احتمالا با چیزی شبیه برجام و فروش نفت) همین گونه توافقات نیاز به افرادی دارد که بتوانند هسته سخت قدرت را مجاب کنند ، بر این اساس در این ۴ سال اول یک کابینه سیاسی که چم و خم پاستور و خیابان های مجاور پاستور را می شناسد ارجح تر از کابینه دانش محور و تکنوکرات است.
آتیلا جبلی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۲۱ ق٫ظوفاق ملی
اتفاق ملی
به راستی این ملین چقدر زیبا وعزیز است..
من درباره کابینه سخن نمیگویم…
من درباره ملی صحبت میکنم…
من از این فرصت میخواهم استفاده کنم و از رسانه ملی شروع کنم….
ای کاش رسانه ی ما ملی میشد .من بعنوان یک دهه شصتی…یک مادر دهه شصتی اعظم مشکلات کشور و مخصوصا مشکلات اجتماعی وفرهنگی کشورا به علت عدم داشتن رسانه ملی میدانم…
ای کاش در کنار وفاق ملی واتفاق ملی…
دکتر پزشکیان فکر اساسی برای رسانه ملی بکنند…
چرا رسانه ملی باید جهت تولید برنامه مذهبی در اختیار اتباع قرار گیرد….؟؟
ای کاش دکتر پزشکیان فکری به حال ملیت ایرانی ما بکنند که بواسطه حضور بی حد و حساب اتباع کشور همسایه به خطر افتاده….
رسانه ملی که هزینه اش از جیب بیت المال و ازجیب ملیت ایرانی پرداخت میشودچرا باید دراختیار اتباع قرار گیرد.و کماکان افراد فرهیخته در هنر و رسانه ممنوع کار و ممنوع التصویر باقی بمانند….
مژگان سادات روحانی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۲۶ ق٫ظدرود خداوند بر شما
و سپاس بیکران از زحماتتان
امید که ادامه همکاری شما با شوراهای مشورتی و نظارتی، کاروان وفاق ملی را به سر منزل مقصود برساند.🌹
علی مرادی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۲۷ ق٫ظسلام آقای دکتر
شاید در لایه های سطحی ما شاهد اتفاق ملی باشیم ولی در لایه های اجرایی وتاثیر گذار پائین شک نکنین همان وفاق ملی (محلی)اتفاق می افتدواینو بعنوان کسی که گذار دولت های مختلف از اصلاح طلب واصولگرا را در دستگاه های دولتی بمدت بیش از ۳۰ سال دیده بشنوین قویترین مدیر اصلاح طلب هم ملبس به ریا شده وبر سرسفره اصولگرا ها برای حفظ جایگاهش می نشیند.در مملکتی که راننده من که دارای دکترای تخصصی هستم، بدون خواندن حتی یگ برگ روزنامه پستی فراتر از هر تخصص ودکترایی بگیره،اتفاق ووفاق بی معنی است.کشور همیشه در دست مجاهدین شنبه ویکشنبه است.من آدم منفی گرایی نیستم واقعیز جامعه را گفتم.پیروز باشید وسرفراز
میرجهانی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۳۶ ق٫ظمتاستفانه با معرفی معاون اول به این نتیجه میرسم که ایشان همان راه قبلی ها را میرود کشور درست نخواهد شد در این مسیر لذا با این حال باید منتظر ماند و دید هنوز یادمان نرفته ژن برتر رو!!!!
یاسر
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۱۱ ق٫ظبامزه ترین جای متن اونجا بود که شورا { پدیدههایی روبهرو شدیم که خودمان هم حیرت زدهایم} . یعنی احتمالن اعضای شورا در غار زندگی میکردند یا در دایره بسته روابط هزارفامیلشون. و این شگفت زده شدگان تصمیم گیران لیست به رییس جمهوری هستند که کلمات و واژگان و رویکرد سنتی و دهه شصتیش نیازی به توضیح اضافه نداره.
آقای رنانی یکی از گزینه هایی که شگفت زدتون کرد رو اعلام کنید و دلیل شگفت زده شدنتون . تا ما هم شگفت زده بشیم.
پژمان
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۴۶ ق٫ظسلام به دکتر رنانی و همه ایران دوستان
با این انحصارگراییِ عجیبی که بدست حاکمیتِ ، نیروهای نظامی و اطلاعاتی امنیتی بخصوص از سال ۸۴ به بعد در کشور و بویژه در حوزه اقتصادی و بازرگانی در جریانه که چیزی حدود ۷۰ درصد درآمد کشور رو بدست گرفتن بنظر میاد کار دولت وفاق یا اتفاق ملی چندان راحت نباشه و سوال اینه که آیا با اون خدود ۳۰ درصد مانده میتوان به توسعه دست زد یا نه؟ و آیا نیروها، نهادها و افراد تمامیت خواهِ مسلط آیا از درآمدهای میلیون و میلیارد دلاری دست میکشند و آنرا به دولت تقدیم میکنند؟؟ بنظر سخته که اینها حتی از هزار تومان هم دست بردارند…..
یاسین هدایتی فر
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۲:۰۰ ب٫ظاین اتفاق خوبی بود. همین که همه افرادی که در گذشته رای نداده بودند، در این شورای راهبردی حرف می زدند و نظر میدادند عالی بود
تقی مظهری
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۲:۵۲ ب٫ظیکی از تعاریفی که برای حاکمیت فعلی مکرر استفاده میشود ” فساد سیستماتیک” است. یعنی سیستم و ساختاری که اداره کشور را برعهده دارد فاسد و خراب است. درست مثل اتومبیلی که قرنها در گوشهای مانده و تمام قطعاتش زنگ زده و فرسوده شده. با چنین اتومبیلی لوئیز همیلتون که هیچ حتی خدا هم نمیتواند در مسابقات شرکت کند. جناب دکتر سیستم ناکارآمد است شما امید به این و آن دارید. میگن یک مسلمان هیچوقت از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. با این مثال باید به مسلمانی شما شک کنیم یا...
مهدی ابراهیمیان
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۲:۵۴ ب٫ظعرض سلام و خسته نباشید
جناب دکتر چون جنابعالی را حدود ۲۰ سال است میشناسم این مرحله از انتخابات فقط به گفته های شما عمل نمودم(اطرافیان و دوستان) حال انتظارم این است که جنابعالی از روند تشکیل این کابینه پس از ارائه نقطه نظرات شورای راهبری میزان صداقت رییس جمهور را نسبت به وعده های خود اعلام و همانگونه که اعلام کردید ضمن اطلاع رسانی بیشترمرتبا رصد فرمایید
باتشکر از زحمات جنابعالی
عبدالخالق ماجدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۳:۲۰ ب٫ظجناب دکتر رنانی
پاراگراف
“برخی از صاحبنظرانی که در کمیتههای بررسی صلاحیت نامزدها حضور داشتند به ما گفتند که در این بررسیها ما با پدیدههایی روبهرو شدیم که خودمان هم حیرت زدهایم. یعنی ظرفیتهای عظیمی از تخصص و مهارت و نوآفرینی در کشور هست که فقط باید از نظر سیاسی عزم کنیم که از آنها بهره ببریم”
برای من مثل روزنه ای در دهانه آتشفشان بود که منجر شد این متن کوتاه را بنویسم:
با متافیزیک پیشنهادی شما برای فیزیک کنونی بیمار ایران موافقم.دیالکتیک خوبی بین این ذهنیت و عینیت فعلی کشور وجود دارد.
انرژی عظیمی در سازواره ی فعلی دیوانسالاری کشور غالبا تعمدانه و بعضا ناآگاهانه حبس شده که متاسفانه در این چندسال اخیر منجر به “مهاجرت” اجباری این جوانان متخصص و ایران دوست شده است.سازه دیوانسالاری کشور بیمار است.برای این سازه باید متافیزیک جدیدی برساخته شود.در متافیزیک قدیم، کلمه “توسعه” کیفر داشت!!!
ناخدا
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۳:۲۵ ب٫ظبنده در دور اول و به دلیل تحلیل شما در مورد لحظه جانشینی و البته علیرغم میل باطنیم رای دادم ولی در دور دوم و با توجه به قدرت معنیدار نه بزرگ دور اول رای ندادم تا درصد مشارکت را به سهم تک رای خودم بالای ۵۰ درصد نیاندازم تا حاکمیت باز هم خیال خام نکند.
جناب رنانی حرفتان متین ولی به شخصه و با توجه به سخنان آقای خامنه ای در روز تنفیذ، که یکی به نعل و یکی به میخ بود فکر نمیکنم اتفاق مثبت معنیداری رخ دهد.
احمد
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۳:۲۸ ب٫ظبه نظرم کاری بزرگی بوده و بعد سالها شعار ، سرانجام یک قدم خیلی بزرگ ،قطعا در روند توسعه بسیار موثر خواهد بود، اگر و اگر قبول کنیم در قدم اول نمی تونه کامل باشه ، نیاز به تمرین و تداوم داره ، قرار نیست از صفر به ۱۰۰ با یک طرح برسیم باید کمک کنیم مراحل بعدی حتی ۱ درصد بهتر از این انجام بشود و تداوم یک درصد ها توسعه را امکان پذیر می کند، نه رویا
مهرداد
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۴:۱۲ ب٫ظسلام اقای دکتر .هر کاری میخواید بکنید بکنید فقط دست به این تخم مرغ سیب زمینی که سر سفره مردم باقی مونده نزنید که سیل ،پارادایم و اصلاح و اصول و کراوات عارف و عمامه علم الهدی رو با هم میبره این دفعه
فرزانه
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۵:۵۲ ب٫ظسلام به همه کسانی که دست به قلم می برند و افکار خود را بلند بلند به سمع دیگران می رسانند تا از این دوران سخت عبور کنیم
مسئله واقعا جوان بودن یا پیر بودن مطرح نیست. موضوع تجربه و مهارت مدیریت و مشورت گیری است. یک راه حل عملی و واقع بینانه این است که فقط نگران گوش شنوای وزیران باشیم! کسانی باشند که ظرفیت کار گروهی دارند و به مشورت و همه جانبه نگری باور دارند و در این راستا قبلا نگرش خود را به اثبات رسانده اند. در این صورت هر وزارتخانه می تواند از یک شورای ۱- تخصصی ۲- مردمی و ۳-داوطلب در فضای مجازی (با امنیت بالا) بهره ببرد به طوری که در آنجا طرح سؤال و مسئله شود و افراد بتوانند – در چارچوب قوانینی- راه حل ها و طرح ها و نظرات خود را اعلام کنند و این امکان را به مشاوران آن وزارتخانه بدهند که دیدگاه های مختلف را در نظر بگیرند. در صورت لزوم می شود از آن افراد برای جلسات حضوری هم دعوت کرد.
مثلا در خصوص همین مشکل وزارت نیرو و کمبود برق که مطرح شد- ممکن است کسی یک لینک ساده ارسال کند:
https://www.instagram.com/reel/C8WhdGNtxAy/?igsh=aWNvMHNlY2Q3MW13
و خب همین ایده ها قابل بررسی باشد.
خیر پیش
به یاری حق
جواد
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۶:۰۳ ب٫ظکاملا با مطالب شما موافقم. به امید موفقیت روز افزون دولت چهاردهم
از اینکه با ادیبان و دانشمندان و اندیشمندانی مثل شما و امثال شما در این کشور زندگی میکنم خوشحالم.
سایتون مستدام.
ا.م
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۶:۲۶ ب٫ظبا سلام و تحیت خدمت دکتر رنانی عزیز. انتخاب شایسته در راس کابینه لازم ولی کافی نیست و چه خوب اینکه رویه شایسته سالاری در تمام سطوح وزارتخانه ها و سازمانها تسری یابد. آدمهای لُپ لُپ (مجاهدین شنبه و یکشنبه و دوشنبه و … جمعه) فقط پایتخت نشین نیستند، بلکه این بندگان خدا به وفور در استانها نیز یافت می شوند. شایستگان (مقامات محلی استانی-شهرستانی) می توانند با ارزیابیهای میدانی و با مصاحبه های حضوری (دفاعیه ایشان) منطبق با معیارها و سنجه های تعریف شده از درون دستگاههای مشغول به کار خود به راحتی کشف شوند. توضیح اینکه به منظور انجام این مهم، حدود شش ماه فرصت بوده و دیر نیست و همچنین می توان روندهای درست تری را برای فرآیند گزینش طراحی و پیشنهاد نمود تا همچنان شاهد ابتذال جایگاه مدیریت در بدنه سازمانها و روستاتر شدن روستاها نباشیم. لذا متواضعانه خواهشمندم تدابیر لازم را بیندیشید.
حمیدرضا خدابخشی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۶:۵۱ ب٫ظمهم مهم
جناب آقای دکتر ظریف درمقاله به مطلب مهمی در انتخاب وزیرنیرو اشاره شده است مطالعاتی از سال ۸۲دررسازمان آب و برق خوزستان درموردانرژی های نوبه مدیرعاملی #محمدرضاشمسایی شد که اکنون ازگزینه های #وزیرنیرو هستندکه درکشور بی سابقه بودچون مطلب کمی طولانی بود آنرا اسکرین شات گرفتم
لطفا به منش های مربوط به تشکر آفای دکتر ظریف از مقاله شما مراجعه بفرمایید
افشین سروری
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۱۶ ب٫ظجناب آقای دکتر رنانی بزرگوار
بنده از مشترهای پر وپا قرص نوشته های جنابعالی هستم. در خصوص ” کابینه اتفاق ملی” چند نکته محضر جنابعالی ارایه می شود.
۱- اینکه فرمودید به اصفهان برگشته و خارج از دایره قدرت به ماموریت ۲۰ ساله خود مشغول شدید اتفاق میمون و مبارکی است. اما این ماموریت ۲۰ ساله شما از کی شروع شده و تا کی ادامه خواهد یافت؟
۲- با اتمام کارکرد شورای راهبردی، یک مسولیت مدنی بر آن شورا وجود دارد و آن این است اعضای شورای راهبردی حداقل سالی دوبار باهم جلسه گذاشته به مرور کارکردهای کابینه پرداخته و نقاط قوت و ضعف آن به ریاست محترم جمهور ارایه شود. البته این مورد با خواست اعضای شورا باشد نه به خواست دولت.
۲- مثال عینی ذکر فرمودید در خصوص چالش انتخاب وزیر نیرو جوان باشد یا استخوان خورد کرده؛ در این مورد جنابعالی بهتر از بنده واقف هستید که بزرگترین مشکل ناترازی های انرژی در کشور ریشه در فرهنگ مصرف ما ایرانی ها دارد. با افزایش تعداد نیروگاه ها، افزایش ظرفیت منابع انرژی های پاک و واردات برق و غیره، مشکل ناترازی برق و همچنین سایر انرژی ها بر طرف نخواهد شد تا فرهنگ استفاده درست نشود داستان ناترازی های همچنان جاری و ساری است.
ادامه …
مهرداد شهیدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۱۸ ب٫ظسلام جناب دکتر رنانی
مدتی است نوشته ها و سخنرانی های شما را پیگیری میکنم. مناظره های شما را در سالهای نیمه روشن این کشور از برنامه تلویزیونی زاویه با اشتیاق دنبال می کردم. خوشحالم که حکومت از سر لطف، یا نیاز، یا درماندگی، یا حتی از سر سیاست دستی به سوی شما و تعداد دیگری از اندیشمندان دراز کردند. اما و صد اما!!
شما از نیروهای جوان در این نوشتار نام بردید که می توانند کاری را سامان دهند. اما به من بگویید نیروی جوان از چه پایگاه اجتماعی باید برخوردار باشد تا در هزار لایه حکومت بتواند کاری را انجام دهد؟
آیا دولت آقای پزشکیان توانمندتر از دولت هاشمی، خاتمی، و روحانی خواهد بود؟. بیاد داشته باشید که وزیر ارتباطات در دولت روحانی جوانترین بود، سوابق خوبی هم داشت ولی چه کاری توانست انجام دهد؟
بیاد بیاورید که دوست شما آقای ظریف سهم خود در تصمیم گیری ها در زمان وزارت را صفر عنوان کرد….
من امیدی به تغییرات بنیادی توسط دولت جدید ندارم، اما اگر این دولت بتواند فضای روشنگری را توسعه دهد و آحاد مردم را از جهل و خرافه گرایی برهانند کافی است.
فریدون کاوه
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۰۷ ب٫ظوجود سرمایه های اجتماعی مانند جناب دکتر رنانی و جناب دکتر فاضلی و جناب دکتر ملکیان برای نجات ایران برای نجات مردم ستمدید یک ضرورت مهم هست و انتظار میرود دولت پزشکیان را با رهنمودهای جامعه شناسانه خود تنها نگذارند .
سید محمد موسوی زاگانی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۲۵ ب٫ظهمین مدل که معاون اول پیر پر تجربه باشد و وزرا جوان پر انرژی خیلی خوبه ضمنا بالاخره مردم به این خط رای داده اند و مایل نیستند از خط جلیلی و قالیباف و زاکانی و خلاصه فرقه ی ضد توسعه ی میرباقریه کسی در دولت باشد انها بسیاری از مناصب انتصابی را دارند ، بس است دیگر
رویا طاهری
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۳۰ ب٫ظاستاد محترم سلام و درود
از اینکه موارد فوق العاده عالی و مهم مطرح کردید که تاثیر بسیار زیادی در روش نگاه و فکر اینجانب به عنوان یک زن ایرانی و یک مادر که علاقمند هستم رشد کنم و ریشه در اصفهان دارم(مخصوصا مطالب مربوط به اصفهان، درحالی که هرگز اصفهان را ندیدم) گذاشت، بسیار سپاسگزارم.
از انجایی که اینجا تنها راه ارتباطی امثال من با شما هست، خواهشمندم، راهی برای ما افراد عادی که علاقمندیم شاگردی کنیم واز شما وهمفکران محترمتان یاد بگیریم که چطور با فرزندانمان و کودکان جامعه بر خورد کنیم تا ذهن توسعه یافته داشته باشند، بگذارید .با احترام فراوان،موفق باشید
م. شهیدی
۸ مرداد ۱۴۰۳ در ۹:۴۴ ب٫ظسلام جناب دکتر رنانی
مدتی است نوشته ها و سخنرانی های شما را پیگیری میکنم. مناظره های شما را در سالهای نیمه روشن این کشور از برنامه تلویزیونی زاویه با اشتیاق دنبال می کردم. خوشحالم که حکومت از سر لطف، یا نیاز، یا درماندگی، یا حتی از سر سیاست دستی به سوی شما و تعداد دیگری از اندیشمندان دراز کردند. اما و صد اما!!
شما از نیروهای جوان در این نوشتار نام بردید که می توانند کاری را سامان دهند. اما به من بگویید نیروی جوان از چه پایگاه اجتماعی باید برخوردار باشد تا در هزار لایه حکومت بتواند کاری را انجام دهد؟
آیا دولت آقای پزشکیان توانمندتر از دولت هاشمی، خاتمی، و روحانی خواهد بود؟. بیاد داشته باشید که وزیر ارتباطات در دولت روحانی جوانترین بود، سوابق خوبی هم داشت ولی چه کاری توانست انجام دهد؟
بیاد بیاورید که دوست شما آقای ظریف سهم خود در تصمیم گیری ها در زمان وزارت را صفر عنوان کرد….
من امیدی به تغییرات بنیادی توسط دولت جدید ندارم، اما اگر این دولت بتواند فضای روشنگری را توسعه دهد و آحاد مردم را از جهل و خرافه گرایی برهانند کافی است.
سید توحید صدر
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۱:۵۵ ق٫ظمینویسم، میدونم حتی خوانده نمیشه
این شورا به حلقه بزرگتری از قدرت، فرصت داشتن نماینده داده، کسانی که ۴۵ سال در راس قدرت با روابط، تریبون، لابی، ژن خوب و … خودشون رو بالا کشیدن و حالا همون آدمها نردبانی شدن برای بالا رفتن رفیقان و فامیلشون
فقط فرقش اینجاست به نام مردم و مجددا به کام قدرتمندان
به طور مثال خانم … گزینهای برای وزارت کار
اگر شوهرش سه سال قائم مقام وزارتخانه مذکور نبود آیا الان میتونست اینهمه پست و مسئولیت بگیره؟
و آیا میتونست درخواست وزیر شدنش رو با توجه به همون پست و مسئولیتهای ذکر شده توسط خود ایشون بده؟ و اتفاقا جز گزینه های نهایی وزارت رفاه اعلام بشه؟
این خانم کلا توی زندگیشون از تبعیض مثبت و لابی و نسبت فامیلی استفاده کرده
این شورا شاید تونسته باشه جامعه چهار درصدی قبلا گفته شده رو به پنج یا شش درصد ارتقا بده
والسلام
علی گلدوست
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۳:۱۸ ق٫ظدر عبارت《اما نهایتاً آنچه رقم خورد این بود که با بحثهای جدی که شد تقریبا این توافق حاصل شد که در تمام وزارتخانهها در کنار نیروهای استخوان خردکرده و سالخورده، نیروهای جوان و خوشفکر و دانشمند و دارای سابقهکافی و تجربههای موفق نیز معرفی کنیم》 امیدواریم منظور از سابقه کافی، سابقه دولتی نباشد چون سالهاست که استخدامی وجو ندارد یا اگر آزمون استخدامی ای هم هست بیشتر استخدام نیروهای محترم و گرامی آموزش و پرورش هست و در سایر بخشها هم نیروهای بومی است که بیشتر برای کاهش اعتراض و صدای مردمی است که در شهر آن ها نیروگاهی، پالایشگاهی، فولادی، صنعت سیمانی و … احداث شده است.
همچنین ای کاش درصد نیروهای جوان و استخوان خردکرده هم شفاف می شد که مثلا ۲ درصد جوان و ۹۸ درصد استخوان خرد کرده نباشد!!
و استفاده از جوانان برای زینت المجلس نباشد.
البته تا اینجای کار و حکم های زده شده و لیستهای احتمالی حساب کار دست ما جوانها آمده است!!
رامین اسدی
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۴۰ ق٫ظسلام سپاس از دکتر رنانی عزیز ، همیشه نظرات عالی شما را مطالعه کردهام و نقشه راه خوبی برای ایران عزیزم خواهد بود. از انجائیکه سالها در پستهای مدیریتی از جمله مدیر در حوزه سرمایه گذاری و اشتغال کشور دستی بر اتش داشتهام و سال گذشته در یکی از صندوقهای بازنشستگی با پست مدیرکل سرمایهگذاری بازنشست شدم. در حال حاضر نظام تدبیر که همواره جناب دکتر بایزید مردوخی برآن تاکید داشت میتواند در کنار اساتید همانند جنابعالی راهگشا باشد، پرهیز از عجله کردن و تمامی وزارتخانه با تدبیر در کنار یکدیگر و بر اساس یک برنامه مدون پیش رفتن میتواند اثرگذار باشد. کلام آخر باز کردن کشور برای سرمایهگذاران و تعامل با خارج و برداشتن تحریمها در اولویت به نظر اینجانب میباشد.
سپاس از شما رامین اسدی
شهریار
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۴۷ ق٫ظسالهاست نظرات فرهیخته دکتر رنانی را خوانده ام ولی با وجود رای ندادن، خوشحالم که از چهره هایی نظیر دکتر رنانی برای ایرانی آباد استفاده داره میشود و منتظر نتایج و خروجی ریاست جمهوری خواهم بود …
امیر
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۸:۱۰ ق٫ظدرود و عرض ادب
جناب دکتر جسارتاً سادگی کردید برگشتید اصفهان باید می ماندید و با دیگر همفکران تان از این نوزاد تازه متولد شده محافظ میکردید. شما که بهتر از هر کسی دامنه قدرت فاسدان را میدانید. شما فکر میکنید میگذارند وزرایی که شما پیشنهاد داده اید انتخاب شوند؟متاسفانه سر بزنگاه غایب هستید.
شاد باشید و سرافراز
ا.م
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۲۲ ق٫ظبا سلام؛ امیدوارم همین روند با طراحی فرآیندهای بهتر تا پایین ترین سطوح بدنه دولت ادامه یابد.
نیما
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۱:۵۱ ب٫ظسلام علیکم.
به نظر میرسد در مملکت ما همه چیز جایگزینی برایش در نظر گرفته شده است، حتی نخبگان ما. مسیری که برای عدهای نورچشمی باز است تا جایی که تمامی ویژگیهای محدود خود را بزرگ و بزرگتر کنند حتی نخبگی. در حالی که نخبگان با فشارهای سیاسی و فرهنگی از دور خارج شده و نه تنها هیچ حمایتی نمیشود بلکه با سدی از عقاید خودبرتر بین مواجهه و مسیر زندگی خود را رو به زوال میگذرانند. راه حل پیشرفت ما عدالت و انصاف است البته اگر بخواهیم در بین جهانیان سرشکسته نشویم. بنابراین، نخبگان و افراد بالقوه را باید در جاهایی دیگر غیر از اطرافیان خود جستجو نمود یعنی جایی در بین مردمی که با مشکلات اقتصادی، صنعتی، فرهنگی و غیره همواره در حال مبارزه هستند و به صورت عملی و مکرر به حل این گونه مشکلات اندیشیدهاند. منالله توفیق.
علی
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۲:۴۳ ب٫ظهرگاه درک کردید که جمهوریت ذاتا با هیچ مذهب و ایدئولوژی قابل جمع نیست، و چنانکه بارها آزمودیم اصرار و اجبار بر تجمیع آن بی تردید به جنایت و ظلم منجر خواهد شد،
از هرس سرشاخه ها سرخوش نخواهید بود و عوام را به آن نخواهید فریفت.
دیواری که خشت اولش کج نهاده شده، هرگز راست نخواهد رفت جناب استاد.
حسن سلیمانی
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۵:۱۷ ب٫ظوفاق ملی و همچنین اتفاق ملی، رهبر ملی می خواهد.
مواسات
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۶:۵۸ ب٫ظبا سلام و تحیت خدمت دکتر رنانی عزیز. انتخاب شایسته در راس کابینه لازم ولی کافی نیست و چه خوب اینکه رویه شایسته سالاری در تمام سطوح وزارتخانه ها و سازمان ها تسری یابد. مجاهدین فقط پایتخت نشین نیستند، بلکه این بندگان خدا در شهرستان ها نیز یافت می شوند. شایستگان محلی می توانند با ارزیابی های میدانی و با مصاحبه های حضوری (ارائه دفاعیه از رویکردهای خویش) منطبق با معیارها و سنجه های تعریف شده از درون دستگاه های مشغول به کار خود به آسانی کشف شوند. توضیح اینکه به منظور انجام این مهم، چندین ماه فرصت بوده و دیر نیست و همچنین می توان روندهای بهتری برای فرآیند گزینش طراحی و پیشنهاد نمود. امیدوارم که مدیران این دولت همگی حاصل انتخاب باشند و نه انتصاب.لذا متواضعانه خواهشمندم تدابیر لازم را بیندیشید و بیندیشند.
آذر
۹ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۱۹ ب٫ظسلام و ارادت جناب رنانی،
قبلا با جنابعالی مکاتبه داشتم و پاسخ منطقی شما مرا به جمعیت انحصار طلب قوم فارس و بویژه اصفهانی که تار و پود جاهای رانتدار و اطلاعاتی و امنیتی و قضایی را گرفتهاند و چهل و چند سالی است که سوار بر اسب مراد میتازند تا روزی ارباب چه خوابی ببیند و بر چه اراده کند قدری امیدوار کرده بود.
یادم نمی رود، در همان ابتدای کاراز تبلیغات انتخابات اخیر شب خواب بر چشمانتان نرفت در طرح سوالات از پزشکیان که اولینش قوم تبارگرایی بود و به راستی برای شما و هم تباران و قوم فارس شما باید این دغدغه باشد چرا که بعد از هزاران سال حکومت ملک و ملکت دارای تورکان که هنوز آثارش در شهر شما نیز در آلا قاپی و … هست سده اخیر سده قوم شماست با کمک ابر و باد و مه و خورشید و فلک. اما جناب رنانی به کلاس درس برگردید و فرصتی بود نسخه بازار و نابازار یادگار دوران تحصیل خود را تجدید و بعد نیز شبانگاه آسوده بخوابید. پزشکیان قومگرا نشد و یا شاید نتوانست بشود تا شما و قوم شما همچنان محقترین قوم باشد و کمافیالسابق شماها قومگرا باشید. مثلی دارید که میگوید مرگ خوب است برای همسایه و مثل دیگرتان هم میگوید دیگی که برای شما نجوشد سر سگ در آن بجوشد.
جواد
۱۰ مرداد ۱۴۰۳ در ۲:۴۱ ق٫ظواقعا دکتر شما نماد دلخوشی و گول خوری از جمهوری اسلامی هستید ،😄
جدای از شوخی و مزاح امیدوارم همینقدر راحت باشد که نوشتید
کورش
۱۰ مرداد ۱۴۰۳ در ۷:۱۰ ق٫ظآقا محسن سلام
خدا قوت و خسته نباشید . جسارت کردم شما را با نام کوچک خطاب کردم که صمیمیت بیشتری در گفتمان داشته باشم . حتما نقش موثر و خلاقانه در جلسات داشته اید . در انتخاب وزیر به عنوان نمونه ” نیرو ” و رفع مشکل کمبود برق ، عوام جامعه فقط قطع نشدن برق را می خواهند و پایداری آن وصدالبته با حفظ محیط زیست . توقع اینست که خواص جامعه و خصوصا خواص بی طرف در جایی که می توانند نقش داشته باشند بدون رودر بایستی ” مداخله موثر ” نمایند و اثر این دخالت تاثیر گذار را عوام در سالهای بعد لمس کنند که موجب تقویت و اقتدار آن خواص بی طرف ( سرمایه های اجتماعی ) شود برای مداخله های موثر بعدی . که به نظرم همین ریل توسعه خواهد بود . مداخله گر موثر پایدار باشید .
آتیلا جبلی
۱۰ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۲:۱۲ ب٫ظوفاق ملی و اتفاق ملی و صلح با دنیا و تغییرات سیستم و همه چی تموم شد.
بااین ترور که انجام شد دوباره رفتیم تو لاک دفاع از خون مظلومین عالم.
انتقام سختی که از قلب ایرانیان گرفته میشه
برای خودم وهمه هم نسلهام وبچه هامون متاسفم.
ایرانیان روی امید وخوشبختی را نمیبینند….
مهاجرت بهترین گزینه است
hos
۱۱ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۰:۱۱ ق٫ظسلام. دو سال پیش می گفتید که نظام در حال سقوطه. چی شد؟ سقو ط کرد یا نه؟🤣🤣🤣🤣
علی
۱۲ مرداد ۱۴۰۳ در ۴:۲۵ ب٫ظراهِ اشتباه به مقصد صحیح نمی رسد، حتی اگر با بهترین خودرو پیموده شود.
پزشکیان که جای خود دارد.
داود
۱۳ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۱:۴۳ ق٫ظبا سلام و تشکر از دکتر رنانی، مطلبی برام سئوال هست و دوست دارم نظر شما را بدونم، اگر بشود مطلبی در این باره بنویسید، یا اگر نوشته اید معرفی کنید،
عدم پذیرش سهمی برای خود از مشکلات جامعه
اینکه هیچ کدام از ما، قبول نداریم که در بوجود آمدن مشکلات مملکت سهمی داریم، این “ما” می تواند شامل رئیس جمهور، رئیس مجلس، کارمند، مغازه دار، دلال، پزشک، معلم و … میشود.
برداشت من از جامعه ایرانی، انتقال مشکل از سمت خود و خودی به دیگر و غیرخودی است، یعنی در اکثر مطالب و صحبت ها، هیچ گاه نشنیدم که فردی از مشکلات و چالش های حوزه کاری خودش صحبتی کند و و همیشه مشکلات کارهای حوزه “دیگران” مطرح میشود و جالب تر اینکه راه حلهای بسیار ساده ای هم مطرح میشود؛
بعنوان مثال همکاران من در یک اداره دولتی، از صبح تا شب از مشکلات آموزش و پرورش، شهرداری، بانکها و … صحبت میکنند و برایشان هم راهکار دارند، ولی هیچ وقت نشده که مشکلات و چالشها و بهتر بگویم عیب ها و احتمالا کمکاریهای خودشان را مطرح کنند؛
حال سئوالم این است که واقعا من بعنوان یک فرد با هر نقش و سمتی چقدر در بوجود آمدن مشکلات مملکت سهم دارم؟ آیا همه تقصیرات از دولت، مجلس یا بصورت کلی نظام ماست یا تک تک افراد جامعه در ایجاد این مشکلات سهم داریم؟
علی
۱۳ مرداد ۱۴۰۳ در ۱۲:۵۰ ب٫ظهر مسلمانی (حتی اگر دکترا داشته باشد!) ذاتا علاقمند و طالب توفیق حکومت اسلامی ست، بی آنکه به وجود تناقض ذاتی در ترکیب محال دین و سیاست بیندیشد.
همین علاقۀ شخصی سبب می شود که هربار دجالان در فریب او توفیق یابند.