یادداشت‌ها ۴ شهریور ۱۴۰۲
روشنفکران و حکومت

مقدمه نقد شصت و پنجم به «صبر شادمانه» را که نقدی آکنده از خشم و نگرانی است آقای سجاد ن. نوشته‌ بود (این‌جا بخوانید). ایشان صبر شادمانه را فرصت سوزی احمقانه خوانده و رنانی و امثال او را ماله‌کش استبداد و سوپاپ اطمینان نظام دانسته‌ بود. خشم ایشان را می‌فهمم و می‌دانم که برای بسیاری […]

یادداشت‌ها ۲۸ مرداد ۱۴۰۲
از نهاد علم به نهاد قدرت

جناب اقای دکتر محمدعلی زلفی‌گل وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری سلام بر شما در روزهای اخیر تصویر نامه‌‌ی محرمانه‌ای به تاریخ ۲۰ دی‌ماه ۱۴۰۱ در فضای مجازی در حال چرخش است که نشان می‌دهد وزیر محترم کشور از رئیس محترم جمهوری خواستار صدور دستور برای شروع «طرح زیربنایی و انقلابی جهت تحول ساختاری در […]

یادداشت‌ها ۱۴ تیر ۱۴۰۲
طوفان را چه می‌فرمایید؟

امروز ۱۴ تیرماه و «روز قلم» است. شورای عالی انقلاب فرهنگی این روز را تصویب کرده است؛ گرچه در ایران باستان، روز قلم مطابق با جشن تیرگان (۱۳ تیر) بوده است. این روز را پیشدادیان بنیاد نهادند و در آن، نویسندگان و اهل قلم را گرامی‌ می‌داشتند. «پیش‌-‌داد» یعنی اولین قانون‌گذار عدالت‌گستر. بر اساس روایت […]

یادداشت‌ها ۹ خرداد ۱۴۰۲
گفت‌وگوی شادمانه

احتمالاً پیرشده‌ام و از واقعیتی که در متن جامعه ما می‌گذرد جدا افتاده‌ام. به همین خاطر نوشته‌های اخیرم از سوی گروه‌های اجتماعی و سیاسی متضاد و نیز افرادی در نسل‌های سنی مختلف نقد شده است. در مورد هر دو یادداشت «سقوط» و «صبر شادمانه» این، رخ داد. در همین چند روزی که از انتشار «صبر شادمانه» گذشته است هم […]

یادداشت‌ها ۷ خرداد ۱۴۰۲
صبر شادمانه

خدایش رحمت کند دکتر رضاقلی را؛ یکبار خودش آمد به اصفهان تا حرفهایش را به من بزند و وقتی دید گوش نکردم دوباره چند سال بعد دعوتم کرد به خانه‌اش در جاجرود و تا ساعت ۳ صبح با من صحبت می‌کرد و همان حرف‌ها را به زبان دیگری تکرار کرد. می‌گفت تو هرچه بلد بودی […]

یادداشت‌ها ۱۱ اسفند ۱۴۰۱
جادوگرِ وسط ‌‌بازِ برانداز

یک: برای خیلی‌ها سوال بود و این دو هفته نیز خیلی‌ها به خودم پیام دادند یا از دیگران جویای حال بودند که بدانند آیا پس از انتشار مقاله «سقوط» برای من مشکلی ایجاد شده است یا نه؟ راستش جز آن که همایش «کنشگران مرزی» را که قرار بود در ۳۰ بهمن برگزار شود و من نیز […]

یادداشت‌ها ۲۷ بهمن ۱۴۰۱
سقوط

چکیده: سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می یابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمی‌دانم تا کی و تا چه حد می‌تواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما می‌تواند […]

یادداشت‌ها ۲۳ دی ۱۴۰۱
اذان به‌وقت دروغ

چوپان دروغگو فقط اعتبار خودش را زایل می‌کند؛ اما «اذان به‌وقت دروغ»، هم اعتبار مؤذن را می‌زداید و هم عبادت مومنان را ضایع می‌کند. در آبان و آذر امسال جلساتی با برخی استادان دانشگاه داشتیم؛ بعداز آن‌که که رئیس یک قوه در بوق کرده بود که بیایید گفت‌وگو کنیم و مقامی دیگر هم گفته بود […]

یادداشت‌ها ۶ دی ۱۴۰۱
ایران و نسل صفر

بسی امید دارم که این نسل بتواند بحران‌های جاری که میان او و حکومت هست را با خردمندی به سلامت از سر بگذارند؛ و البته امیدوارم حکومت هم با تصمیمات خطا و مقابله کور با خواسته‌ها و نیازهای این نسل، ایران را به‌سوی خشونت فراگیر و درهم‌ریزی نبرد. در این صورت می‌توان امیدوار بود که […]

یادداشت‌ها ۱۴ آذر ۱۴۰۱
فُحش‌های مبارک؟

استاد برجسته حوزه آموزش است. به قیافه و رفتار بچه‌ها که نگاه می‌کند متوجه می‌شود که مشکل آموزش آنها در مدرسه چیست. همیشه گفت‌وگو با او برای من آموزنده بوده است. دکتر محمدرضا سرکار آرانی را می‌گویم. چندسال پیش گفت: محسن! اینقدر برای نظریه‌پردازی درباره توسعه ایران غصه نخور؛ توسعه حاصل قصه‌های مادران است نه […]

یادداشت‌ها ۱ آذر ۱۴۰۱
استفراغِ مبارک!

دلم روزی چند بار می‌پرسد چرا در این زمانه که ساعت به ساعت دارد تحولات تازه‌ای رخ می‌دهد و باید زودبه‌زود نوشت و گفت، اینقدر دیر به دیر چیزی منتشر می‌کنی؟ عقلم می‌گوید دیگر از نوشتن و گفتن چه سود؟ می‌گوید همین نوشته که داری می‌نویسی هم از نوع دست‌وپا زدن بی‌ثمر روشنفکری است. خدایی […]

یادداشت‌ها ۵ آبان ۱۴۰۱
شمسه‌های ایران

مولوی خسته بود، فرسوده بود، از بارِ فقهی ‏که سی سال بود عرق ریزان به دوش می‌کشید. ‏البته که ‏منافع کلانی برایش داشت؛ مفتی قونیه ‏بود؛ در عالم اسلام شأنی داشت و منزلتی؛ ‏حاکم قونیه محترمش ‏می‌داشت و دم و دستگاه ‏پُررونقی راه انداخته بود که از در و دیوارش ‏رفاه می‌بارید. اما دلش راضی […]