هفت روز گذشت
با کمال تاسف، هفت روز پیش، پس از عمری مقاومت، سقف تخت جمشید فرو ریخت.
در این هفت روز ما مشغول آواربرداری بودیم.
و اکنون چند صد سال، و شاید چند هزار سال فرصت داریم تا به آثار برجای مانده از تخت جمشید، فخر بفروشیم؛ از آنها لذت ببریم؛ با معرفی درست و خلاقانه، دیگران را شیفته این آثار کنیم؛ پیرامونش شغلها خلق کنیم؛ برای بهرهبرداری از جاذبههای انحصاریاش، جشنوارهها برگزار کنیم و سرمایهها جذب کنیم؛ و آن را سرمایه فرهنگی نسلهای آینده سازیم.
محمدرضا شجریان هنوز نرفته بود که به یک سرمایه نمادین ملی برای ایرانیان تبدیل شده بود. اکنون وظیفه ما، محافظت جدی از تکتک آثار مادی و معنوی باقی مانده از این سرمایه نمادین است، همچون تخت جمشید.
پس هر کس هر چه از این سرمایه نمادین به یادگار دارد (چه یک خاطره، چه یک نغمه، چه یک هدیه، چه یک امضا، چه یک استکان، چه یک عینک، چه یک عکس، چه یک قطعه فیلم، چه یک لباس، چه یک دوچرخه، چه یک عصا، چه یک کراوات، چه یک انگشتر، چه یک دستنویس، چه یک درسگفتار موسیقی، چه یک دفترچه نُت، چه یک مَثَل، چه یک نکته از رازهای موسیقی ایرانی، چه یک کتاب، چه یک ساز شباهنگ نیمه ساخته توسط استاد، چه یک ساز شهنواز استفاده شده توسط او، چه ابزارهای ساخت سازهایش، چه لوازم اتاق کارش، چه بستر بیماریاش، و هر شیء ریز و درشت یا هر اثر هنری رسمی یا غیررسمی دیگری که توسط او تولید شده است)، وظیفه ملی دارد که از آن به خوبی محافظت کند تا آنگاه که زمانه مجالمان دهد و موزه موسیقی ایران را گسترش دهیم یا خانه فرهنگی شجریان را تاسیس کنیم و این آثار را، که اکنون جزء میراث فرهنگی و متعلق به همه مردم ایران است، به آنجا بسپاریم.
برای همه هموطنانی که در این امر خیر مشارکت میکنند، سربلندی امروز و فردای ایران را آرزومندیم.
محسن رنانی و کلیه خانوادههای دلشده ایرانی
۲۴ مهر ماه ۱۳۹۹