فناوری ارتباطات و اطلاعات و فرزند آن یعنی «فضای مجازی» معجزهای است که در قرن بیستویکم به سرعت تکامل خواهد یافت و نهایتا به حاکمیت مجازی میانجامد و حاکمیت مجازی نیز اجازه میدهد که جوامع بشری به نوع تازه و عادلانهتری از دموکراسی دست یابند.
(درباره «حاکمیت مجازی» این مطلب را بشنوید یا از اینجا بخوانید).
اما این تحول مستلزم عبور از یک دوره گذار است که با نوعی درهمریزی اخلاق و ارزشهای اجتماعی همراه میشود. این دوره گذار را باید تحمل کرد تا عبور کنیم همانگونه تحمل کردیم تا از پیامدهای خیلی از فناوریهای دیگر مثل تلفن، دوربین، سینما، اتومبیل، دارو، صنایع آلاینده و …. عبور کردیم. همواره در فاصله ورود هر فناوری جدید تا شکلگیری فرهنگ استفاده از آن، ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری رخ میدهد تا کم کم یا فرهنگ رفتاری متناسب با آن شکل بگیرد یا ابزارهای کنترل این فناوری نیز پیشرفت کند. این همان نکتهای است که خیلی از مراجع تقلید ما هنگام ورود فناوریهای جدید در نظر نمیگیرند و یکباره با دیدن چند پیامد منفی از یک فناوری، حکم به تحریم آن میدهند.
هیچ ساخته بشری نیست که یکسر منفعت یا یکسر مضّرت باشد. همه ساختههای بشری هم منفعت دارند هم زیان؛ ولی در برخی منافع بیشتر است و در برخی مضار. مثلا کارد یکی از مفیدترین و کارآمدترین ابزارهای زندگی روزمره انسان است. اما گاهی هم با این کارد، قتل صورت میگیرد. به همین ترتیب است اتومبیل، اینترنت، ازدواج، علم، آزادی و دین که معمولا مفیدند ولی در مواردی هم پیامدهای منفی دارند یا سوء استفادههایی از آنها میشود.
روشن است که ما به علت این که با کارد قتل هم انجام میشود، تولید و خرید و مصرف کارد را حرام یا ممنوع اعلام نمیکنیم و کارخانه های آن را تعطیل نمیکنیم. دموکراسی و فضای مجازی هم از دستاوردهای شگرف بشری است که منافع و کارکردهای مفید و شگفتیآوری دارند؛ اما البته در آغاز که در هر کشوری وارد میشوند پیامدهای منفی نیز دارند. ما پیامدهای منفی دموکراسی و فضای مجازی را در کشور خودمان بسیار حس کردهایم اما این، مجوزی نمیشود که بخواهیم آنها را زیر سوال ببریم و تخریب یا متوقفشان کنیم. باید تمرین کنیم که از آنها بهتر استفاده کنیم و البته همیشه بیماردلانی هستند که از کارد، اتومبیل، دوربین، دارو، پول، علم، دین و اینترنت هم سوء استفاده میکنند که باید تحمل کرد تا ابزارها یا راهکارهایی برای مدیریت این سوء رفتارها پیدا شود.
ما اکنون دقیقا در میانه دوره گذار به دموکراسی و اوایل دوره گذار به حاکمیت مجازی هستیم و البته باید سوء استفادهها و کژکارکردها و آسیبهای احتمالی این دو را تحمل کنیم و بکوشیم بدون بستن راه استفاده از این امکانات و فرصتها، راهکارهای کاهش آسیبهای آنها را بیابیم و نیز به تدریج الگوهای رفتاری و فرهنگی خود را اصلاح کنیم.
توسعه یک فرایند ذرهای و تدریجی و بسیار بلندمدت و بسیار پرهزینه است. توسعه با معجزه رخ نمیدهد. هزینههای توسعه، همین تحملها و آسیبهای گذرا است. جوامعی که نتوانند این دوره گذار را تحمل کنند، بازی دموکراسی را و قابلیتهای دنیای مجازی را از دست میدهند و این یعنی فرصتهای خود، و در واقع فرصتهای نسلهای آینده را میسوزانند.
اینها را برای این گفتم که بگویم این روزها در فضای مجازی متنی به نام «محسن رنانی» یا «محمد رنانی» (که وجود خارجی ندارد) منتشر شده است که نه محتوای آن، نه سبک نگارش آن و نه هیچ جملهای از آن متن، از من نیست. چون نمیخواهم تبلیغی از آن متن یا از کانالی که در آنجا آمده، بشود لینک آن را نمیدهم و فقط جمله اول آن را میآورم که کسانی که دیدهاند متوجه باشند که این متن از من نیست و اگر در کانال یا گروه خود قرار دادهاند آن را حذف کنند و برای دیگرانی که آن متن را فرستادهاند، این متن فعلی را نیز بازفرست کنند. آن متن جعلی این گونه آغاز میشود:
« دوستان آنچه باعث تعجب است اینکه به جای اینکه ملت طلبکار حکومت و شورای نگهبان و نهادهای تاثیر گذار در تصمیم گیری و تصمیم سازیهای کلان کشور باشند، برعکس این امامان جمعه و صدا و سیما و شورای نگهبان و…، است که گویا از ملت طلبکار است….»
در هر صورت این هم از پیامدهای منفی فضای مجازی است ولی مانع آن نمیشود که ما از برکات این فضا استفاده کنیم. اگر توفیق رفیق شود، در آینده درباره «سازوکار تولید معرفت در فضای مجازی» سخن خواهم گفت.
و یک تذکر:
تنها نوشتههایی از آنِ من است که در تارنمای رسمی محسن رنانی یا در کانال تلگرامی رسمی من درج شده باشد. در غیر این صورت از من نیست.