و سلام بر اول مهر

  • محسن رنانیمحسن رنانی

می‌خواستم برای اول مهر امسال چیزی بنویسم. اما بختامدی به نوشته‌ای درباره کودکی برخوردم که در تیر ۱۳۹۷ نوشته‌ بودم. فکر کردم همان را بازپخش کنم


کودکی غنی شده‌، تنها راه درنوردیدن مرزهای توسعه

مقدمه دکتر محسن رنانی بر کتاب‌‌های حوزه کودکی پویش فکری توسعه

والدین گرامی، مربیان ارجمند و دوستداران کودک و توسعه

هیچ کس بهتر از شما کودک را نمی‌شناسد و هیچ کس غمخوارتر از شما برای کودک نیست. شفقتی که از شما می‌تراود، بزرگترین سرمایه‌ای است که می‌تواند رشد شخصیتی کودکان ما را بارور سازد. شما نخستین سرمایه گذاران توسعه یک کشور هستید، اگر کشوری توسعه یافته است بی گمان مردمان آن کشور که عرصه‌های اقتصاد و سیاست و جامعه را مدیریت کرده‌اند و توانسته‌اند آن را به مرزهای توسعه برسانند؛ و بی‌گمان مردمان چنین کشوری کودکی غنی شده و پرمایه‌ای داشته‌اند.

برای درنوردیدن مرزهای توسعه کافی است کودکان ما دوران کودکی غنی شده‌ای داشته باشند، یعنی در کودکی سرشار از کودکی شوند و تمام ظرفیت‌های لازم برای تجربه عرصه‌های مختلف زیستی در آنها شکل بگیرد و حتی تجربه شود؛ که توانمندی در کودکی به معنی سرشاری است و در بزرگسالی به معنی مهارت.

کودکان، اصلی‌ترین نیروهای یک کشورند که اگر توانمند شوند کشور را بدل خواهند کرد به سرزمینی که از زمین‌اش رفاه می‌روید و از آسمانش رضایت می‌بارد و همه این‌ها به شرطی شدنی است که ما بدانیم، با کودکانمان چه می‌کنیم.

ظرفیت‌های جسمی و استعدادهای روحی کودکان، ذخایر طلایی ملی هستند که ارزششان از تمام انواع منابع طبیعی بیشتر است، اگر ما بدانیم و اگر از آنها به درستی حفاظت کنیم. اگر کشور ما توسعه نیافته است به این معنی است که ظرفیت‌ها و ذخایر زیستی کودکان ما تخریب شده است، یا فرصت رشد و تکامل در برابرشان قرار داده نشده است.

ما صد سال است که برای رسیدن به مرزهای توسعه تلاش می‌کنیم و بخش اعظم منابع زیر زمینی خود را در این راه استخراج و مصرف کرده‌ایم اما همچنان توسعه نیافته محسوب می‌شویم. اگر می‌پرسید چرا؟ پاسخ من این است که ما به جای اینکه این منابع و سرمایه‌ها را به پرورش انسان‌های توانمند تخصیص دهیم و ظرفیت‌های کودکانمان را غنی کنیم، این سرمایه‌ها را برای نوسازی و مدرن کردن ظاهر زندگیمان اختصاص داده‌ایم. ماشین‌های خوب خریدیم، خانه‌های نو و خیابان‌های شیک ساختیم، کارخانه‌های پیشرفته وارد کردیم، صنایع مدرن راه اندازی کردیم، سد، نیروگاه و پالایشگاه ساختیم، اما یادمان رفت که باید انسان هم بسازیم. چرا که در همه این جاده‌ها و خودروها و شهرک‌های صنعتی و کارخانه‌ها، این انسان‌ها هستند که حضور دارند و تعامل می‌کنند و مدیریت می‌ورزند و آنها هستند که باید از دل این ماشین آلات و صنایع، توسعه خلق کنند. ما البته به رفاه رسیده‌ایم، تا حدودی پیشرفت هم کرده‌ایم، اما البته توسعه نیافته‌ایم. دقیقا مثل این که فردی در مسیر زندگی خود از نظر جسمی رشد کند و وزن مناسبی پیدا کند (رشد) حتی ورزش بکند و عضلات قوی و ورزیده و استخوان‌بندی محکمی هم پیدا کند (پیشرفت)، اما این فرد از نظر فکری و روانی و شخصیتی عقب مانده باشد، پرخاشگر باشد، انزواطلب باشد و خودمحور باشد (توسعه نیافتگی).

پس ما توسعه نیافته‌ایم و علت آن هم این بوده است که کودکانمان را در سنینی که همه شخصیتشان در حال شکل‌گیری بوده است، رها کرده‌ایم. به آب و غذا و بهداشتشان رسیدیم، اما روح و روان و ذهنشان را یا رها کردیم، یا آسیب رساندیم.

برای توسعه نیازمند انسان‌های دانشمند نیستیم، بلکه نیازمند انسان‌های توانمند هستیم و توانمندی چیزی نیست جز همین مهارت‌های روزمره زندگی نظیر صبر، رواداری، توانایی شنیدن دیگران، توانایی گفتگو، نقدپذیری، رو راست بودن، جست و جوگر و تحول خواه بودن، ریسک پذیر بودن، توانایی همکاری جمعی و کار تیمی، خوداتکایی، تاب آور بودن، شفاف بودن، مهارت عزت نفس، مهارت اعتماد به نفس، مهارت راهبری به جای رهبری و نظایر آن. و اینها همان مهارت‌هایی هستند که ما برای توسعه‌یافتگی نیاز داریم. در غیر این صورت دانشمندانی خواهیم داشت که صبور نیستند، توانایی کار گروهی ندارند، عزت نفس ندارند و تاب‌آور نیستند و بنابراین به جان هم خواهیم افتاد و گاهی نیز کشور خود را در جنگ خشونت و نفرت درگیر خواهیم کرد.

پس خودتان را جدی بگیرید. شما مهمترین نیروهای مولد توسعه در این کشور هستید و کودکان مهمترین سرمایه‌های کشورند که در دستان شما قرار گرفته‌اند. مراقب سرمایه‌های ما باشید. مراقب خودتان باشید.

با این نگاه است که پویش فکری توسعه دست به تالیف کتاب‌های ساده‌ای برای کودکان با هدف آموزش مبانی توسعه خواهی زده است. کتاب‌هایی که به شما کمک می‌کند کودکانتان را به گونه‌ای تربیت کنید که شخصیتی توسعه آفرین از وجود آنها پدیدار شود. کودکی که اگر فردا معلم می‌شود، پزشک، هنرمند، خانه‌دار، کاسب، حقوقدان یا سیاستمدار می‌شود، بتواند با مهارت و از طریق ارتباط موثر با انسان‌های دیگر فرصت‌هایی برای خلق توسعه در کشور به وجود آورد. ما نمیخواهیم کودکان را تغییر دهیم، ما تنها می‌خواهیم کمک کنیم که شما بستر لازم برای شکوفایی توانمندی‌های بالقوه‌ای که خداوند کریم به عنوان یک موهبت در وجود کودکان نهاده است را فراهم آورید.

محسن رنانی
تیرماه ۱۳۹۷


این متن برای نخستین بار در وبسایت پویش فکری توسعه منتشر شده است.

https://renani.net/?p=6245
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

نظرات (2)

wave
  • دشت لاله

    ۵ مهر ۱۴۰۳ در ۵:۱۱ ب٫ظ

    درود
    رفتم خدمت یک دکتر جراحی بینی در شیراز. خانم های خیلی خوشگل شهری اومده بودن و واقعا بینی هاشون مشکلی نداشت. همه قرینه ، خطی ، کوچیک و زیبا… دکتر زبر و زرنگ با حالت خاصی می‌گفت شما بینیتون مشکل داره و شاید اونقدر که میخواید عالی نشه ولی با هزینه نزدیک به صد میلیون می‌پذیرفت شون. نوبت به بنده رسید. بینی بزرگ و انحراف و ناقرینه … گفت شما رو عمل نمیکنم 😃…. تعدادی سیاست مدار و اقتصاد دان هم همین گونه شده اند. در مورد مسایل ساده با یک ناز خاصی اظهار نظر میکنند. ولی در مورد مسایل اصلی … از زیر کار در می‌روند و ساکت میمانند.

    پاسخ
  • نامی

    ۲۸ مهر ۱۴۰۳ در ۱:۱۴ ب٫ظ

    عجب چیزی گفتید، حقیقت محض است

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید