محمد درویش عزیز
سلام
متشکرم از اینکه مرا به «پویش کمند» (کمیته مردمی نظارت بر دولت) دعوت کردهاید. اما عزیز برادر، در این امر مهم ملی نمیتوان چنین شتابزده دست به کارهای هیجانی و نمایشی زد.
من هنوز پاسخ شش سوال قبلیام (اینجا) را از دکتر پزشکیان نگرفتهام.
من زمانی به پویش کمند خواهم پیوست که آقای دکتر پزشکیان به این پرسش پاسخ دهد که: اگر مردم ایران و اعضای همین پویش کمند به این نتیجه رسیدند که او به عهد خویش وفا نکرده است یا نخواهد توانست وفا کند، با چه سازوکار مدنی میتوانند دولت او را عزل کنند؟ مردم ایران چند کشته باید بدهند تا بتوانند دولت پزشکیان را برکنار کنند؟
ما نمیخواهیم تجربه آقای روحانی تکرار شود که طبق شنیدهها در دوره خود یک یا دوبار استعفا داده و پذیرفته نشده است؛ اما این اندازه با مردمش یگانه نبود که دستکم خبر این استعفا را به گوش رأیدهندگانش برساند و از آنان پوزش بخواهد. شاید اگر او به موقع استعفا داده و پای آن ایستاده بود، سهمی در فاجعه ۹۶ و ۹۸ نمیداشت. همه ما که به روحانی رأی دادیم و خود را کنار کشیدیم، در مسئولیت آن دو فاجعه سهیم هستیم.
پویش کمند نباید تکرار کارهای فراوان نمایشی دولتهای گذشته باشد. با این جامعه شرحهشرحه، دیگر حق خطا، حق فریب، حق سکوت و حق خیالپردازی نداریم. اگر پزشکیان رأی بیاورد، آخرینباری خواهد بود که هنوز بخش موثری از جامعه حاضر به بازی سیاسی در چارچوب قانون شدهاند. اینبار شکست دولت پزشکیان، تنها شکست دولتیان نخواهد بود، شکست نهجالبلاغهخوانان و روشنفکران و کنشگران و روزنهگشایان و راهگشایان و شکست هر اندیشهای خواهد بود که راه نجات را در قانون و تدریج و اصلاح و تحول و مدارا میبیند.
بنابراین من وقتی به «پویش کمند» خواهم پیوست که مطمئن باشم قرار است یک نهاد مدنی واقعی با مأموریتی جدی باشد. قرار است طرف مردم بایستد و به مردم گزارش دهد. بنابراین در میان راهبران پویش کمند نباید هیچ شخصیت حکومتی یا نزدیک به آنها باشد. درغیاب احزاب و نهادهای مدنی قدرتمند، پویش کمند باید بتواند چشم بینا و زبان گویای جامعه باشد. اگر پزشکیان رأی آورد، اولین کار پویش کمند باید تعیین تکلیف همینچیزها باشد. آنگاه است که میتوان از صدها شخصیت مستقل دلسوز ملی دعوت کرد تا به این پویش بپیوندند.
با احترام / محسن رنانی
۱۳ تیر ۱۴۰۳