یک فریب بزرگ در ایران این است که هم مردم دیرزمانی باور داشتند و هم مقامات همچنان میگویند که ما دموکراسی داریم چون انتخابات داریم. و میگویند ما در چهل سال گذشته هر سال یک انتخابات داشتهایم، پس خیلی مردمسالاریم!! از آن بدتر این است که گمان میکنیم هر چه نرخ مشارکت در انتخابات بیشتر باشد نرخ مشروعیت نظام سیاسی بالاتر است. و فریب بالاتر این که اگر مثلا فلان حزب یا نامزد، ۸۰ درصد آراء را ببَرد، فکر میکنیم آن فرد یا حزب خیلی دموکراتیک انتخاب شده است.
درحالیکه میشود شما هر روز برای مسائل پیش پا افتاده انتخابات برگزار کنید یا حتی تمام مدیران ادارات و شهردارها و مدیران مدارس و … را با انتخابات برگزینید اما قدرتهای اصلی سیاسی و اقتصادی در انحصار گروه خاصی قرار داشته باشد.
میشود شما یک نظام غیردموکرات و انحصارگرا و فاسد و رانتخوار داشته باشید، بهگونهای که همه گروههای مردم از روی کار آمدن هر رقیبی از گروه مقابل وحشت داشته باشند. آنگاه مردم برای این که رقیب روی کار نیاید و روزگارشان را سیاه نکند به صندوق ها هجوم ببرند و نرخ مشارکت را به ۹۰ درصد برسانند.
میشود همه کاندیدهای جدی را حذف کنیم و بخشهای زیادی از مردم را ناامید کنیم و بعد طرفداران خودمان بیایند رای بدهند و کاندیدای ما با ۸۰ درصد آراء برنده شود و بعد هورا بکشیم که ما با رأی درصد بالایی از رأیدهندگان انتخاب شدهایم.
هیچکدام از این ها نشانه دموکراتیک بودن یک نظام سیاسی یا یک انتخابات نیست. دستکم نظریه دموکراسی نشان داده است که اگر سایر لوازم و مقدمات و شرایط دموکراسی برقرار نباشد، اثر انتخابات بر بهروزی و رفاه و سعادت آینده یک جامعه، خیلی خسارتبارتر از حالتی است که مقامات را با روش شیروخط انتخاب کنیم.
اصولا در جامعهای که مردم و نظام سیاسی، دموکراسی و اهمیت و ارزش آن را وجدان کردهاند، هیچگاه انتخاباتی که در آن مثلا ۹۰ یا ۸۰ درصد مردم پیرو یک عقیده باشند یا به یک حزب یا فرد رأی بدهند، پیدا نمیکنید. دموکراسی بر بستر تکثر میروید و خودش تکثر آفرین است. اگر در جامعهای یکدستی دیدید (از هر جنسی) باور نکنید که آن جامعه دموکرات باشد. دموکراسی واقعی مزرعهای است که از همه گیاهان و گلها و درختان و حتی علفهای هرز در آن میروید و اجازه نمیدهد یک فکر و یک حزب و یک ایدئولوژی همه دلها را برباید یا همه قدرتها و عرصهها را در اختیار بگیرد.
خطای دیگرمان این است که اصولا دموکراسی را به انتخابات گره زدهایم. «انتخابات» یک روش تصمیمگیری در نظامهای دموکراسی است. شما میتوانید کشور دموکراتی باشید اما اصلاً انتخابات نداشته باشید و برعکس. شما کافی است یک سازوکار آزادانه (فرصت برابر) برای ورود به قدرت، به همه گروهها بدهید؛ خواه این فرصت برابر از طریق انتخابات باشد یا از طریق مثلا یک نظام سلسله مراتبی کارشناسی و یا حتی از طریق شیروخط. برخی نظامهای قضایی دنیا، انتخابات ندارند اما فرایند صعود صاحب منصبان قضایی به مراتب بالای قدرت از طریق یک نظام سلسه مراتبی کارشناسی یا ارشدیت حرفهای است و این هم نوعی انتخاب دموکراتیک است که همه برای ورود به آن سازوکار، شانس برابر دارند.
یک نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات، بدون تفکیک واقعی قوا، بدون یک نظام اداری (بوروکراسی) سالم و کارآمد، بدون یک نظام مالیاتی عادلانه، بدون یک دادگستری باکفایت، بدون رسانههای آزاد، بدون آزادی کامل نقد و بیان، بدون تأمین حقوق پایه بشر و بدون تضمین حقوق اقلیتهای مذهبی، نژادی، جنسی و سیاسی، دموکراتیک نخواهد بود.
بیپرده میگویم: در جامعهای که آزار حیوانات رواج دارد؛ سلول انفرادی وجود دارد؛ دادگاه بدون هیات منصفه برگزار میشود؛ افراد به خاطر مذهب یا افکارشان از نامزدی در انتخابات محروم میشوند؛ نخبگان به خاطر قومیتشان به مدیریتهای بالای نظام تدبیر راه ندارند؛ بخشی از جامعه به علت مذهبشان حق شهروندی ندارند و فرزندان آنها حق مدرسه رفتن و دانشگاه رفتن ندارند؛ درصد بزرگی از جامعه به علت تفاوت مذهبی با مذهب اکثریت، حق ساختن عبادتگاه ندارد؛ آموزش زبانهای بومی و قومی ممنوع است؛ و اگر کسی مقامات ارشد را محترمانه نقد کند دستگیر میشود؛ در چنین جامعهای برگزاری انتخابات با وجود این محدودیتها و تبعیضها نوعی تمسخر دموکراسی است.
کتاب «درک دموکراسی» را بیست سال پیش، با مشارکت دکتر محمد خضری ترجمه کردیم. یک کتاب تحلیلی و درسی دانشگاهی درباره ویژگیهای نظامهای دموکراتیک مدرن است. به علت دولتی بودن ناشر، هم چاپ آن طولانی شد و هم دیگر هیچگاه به این کتاب فرصت تجدید چاپ داده نشد. بعدها اجازه انتشار را خودم از ناشر گرفتم. اکنون فایل این کتاب را در اختیار دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و سایر علاقهمندان قرار میدهم.
محسن رنانی / ۱۲ اسفند ۱۴۰۰