کاﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﮐﺮﺩ

فایل صوتی گزارش میدانی محسن رنانی از یک مدرسه خلاق و کودک محور
  • محسن رنانیمحسن رنانی

صوت گزارش میدانی محسن رنانی از مدرسه طالقانی اصفهان:


متن شعر کودکان مدرسه طالقانی:

کاﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﺪﺭﯾﺲ ﮐﺮﺩ
ﮐﺎﺭﮔﺎﻩ ﺧﻮﺷﺪﻟﯽ ﺗﺎﺳﯿﺲ ﮐﺮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺩﺍﺩ
ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﯿﺪ ﻭ ﺑﯿﻢ ﺩﺍﺩ

ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺳﺘﻮﺩ
ﺑﺎ ﻧﺸﺎﻁ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ، ﺩﻟﺸﺎﺩ ﺑﻮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻨﯽ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺑﺮﯾﺪ
ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺷﺮﺑﺖ ﺳﺮ ﮐﺸﯿﺪ

ﺩﺷﻤﻦ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﻭ ﺍﺟﺤﺎﻑ ﺑﻮﺩ
ﺩﻭﺳﺘﺪﺍﺭ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺑﻮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﭘﺸﺖ ﭘﺎ ﺯﺩ ﺑﺮ ﻏﺮﻭﺭ
ﺩﻭﺭ ﺷﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﭘﺴﻨﺪﯼ، ﺩﻭﺭ

ﺑﺎ ﺻﻔﺎ ﻭ ﯾﮑﺪﻝ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻣﺜﻞ ﺷﺒﻨﻢ ﺑﯽ ﺭﯾﺎ ﻭ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ

ﺍﺯ ﺩﻭ ﺭﻧﮕﯽ ﻭ ﺭﯾﺎ ﭘﺮﻫﯿﺰ ﮐﺮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪ ﺣﻠﻖ ﺁﻭﯾﺰ ﮐﺮﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺯﯾﺴﺖ
ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺧﺮﻡ ﻭ ﺁﺑﺎﺩ ﺯﯾﺴﺖ

ﺍﻋﺘﯿﺎﺩ ﻭ ﻓﻘﺮ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩ
ﺩﻭﺩﻣﺎﻥ بی‌کسی ﺭﺍ ﺩﻭﺩ ﮐﺮﺩ

ﺍﺯ ﺯﺭ ﻭ ﺗﺮﻭﯾﺰ ﺑﯿﺰﺍﺭﯼ ﻧﻤﻮﺩ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﻋﺎﺭﯼ ﻧﻤﻮﺩ

ﺯﻭﺭ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻭﺍﻧﻬﺎﺩ
ﭘﻬﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﮐﺎﻣﮕﯽ ﻣﻨﻬﺎ ﻧﻬﺎﺩ

ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺟﻨﮓ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﮐﺮﺩ
ﺭﺍﻩ ﺟﻬﻞ ﻭ ﺟﻌﻞ ﺭﺍ ﻣﺴﺪﻭﺩ ﮐﺮﺩ

ﺍﺯ ﺗﻌﺼﺐ ﺗﺎ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﻭﺭ ﺑﻮﺩ
ﺷﺐ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﯼ ﻇﻠﻤﺖ ﻧﻮﺭ ﺑﻮﺩ

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

توتم خانواده و پنج سرمایه فردی توسعه

برگزاری نخستین کارگاه کودک توانا
  • محسن رنانیمحسن رنانی
5f113d021c28fda41db07

من بارها و بارها درباره چهار «سرمایه جمعی» که یک جامعه برای توسعه لازم دارد نوشته‌ام و سخن گفته‌ام. اقتصاددانان و جامعه‌شناسان به تناوب بر شش سرمایه تاکید کرده اند (اقتصادی، انسانی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین). من سرمایه‌های انسانی و سیاسی را از یک سنخ و سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی را هم از یک سنخ می‌دانم و بنابراین کل سرمایه‌های جمعی لازم برای توسعه را در چهار سرمایه اصلی خلاصه می‌کنم: اقتصادی، انسانی، اجتماعی و نمادین. درباره این چهار سرمایه و نقش آنها در توسعه قبلا به کرات نوشته ام. عامدانه هم لفظ «سرمایه» را برای آنها به کار می بریم چون از دارایی و ثروت متمایز هستند یعنی سرمایه‌ها خودشان عامل تولید ارزش افزوده و خلق ثروت یا دارایی هستند. درباره تمایز این‌ها نیز قبلا نوشته ام.

پس اگر جامعه‌ای بخواهد به معنای کلی و عام آن، توسعه بیابد، باید برای توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی (و فرهنگی) و توسعه انسانی (و سیاسی) و توسعه نمادین سرمایه‌گذاری کند. که نتیجه آن می‌شود انباشت سرمایه های اقتصادی و اجتماعی و انسانی و نمادین. البته امروز باید سرمایه‌های زیستی (محیط زیست، آب و منابع طبیعی و …) را هم که قبلا به عنوان بخشی از سرمایه‌های اقتصادی قلمداد می‌کردیم جدا کنیم و مستقلا به عنوان یک بخش مهم از سرمایه‌های توسعه آفرین به آنها نگاه کنیم.

بنابراین خیلی خلاصه، جامعه توسعه یافته جامعه‌ای است که توانایی تولید،‌ انباشت و حفاظت از این پنج سرمایه را به طور مستمر و پایدار دارد.

 اما تا به حال درباره نقش «سرمایه‌های فردی» در توسعه سخنی نگفته ایم. در واقع درست است که جامعه برای توسعه خود، نیازمند آن پنج سرمایه جمعی است، اما اگر «افراد» آن جامعه در فرایند توسعه، خودشان توسعه نیابند، آن پنج سرمایه جمعی یا انباشت نمی‌شوند یا اگر انباشت بشوند نیز به سادگی در یک حادثه یا جریان اجتماعی، تخریب می‌شوند. مثلا ممکن است جامعه‌ای روی آموزش عالی خیلی سرمایه گذاری کند و سرمایه های انسانی زیادی تولید کند اما اگر این انبوه دانش آموختگان و متخصصان نتوانند با هم «همکاری»، «مشارکت» و تعامل سازنده داشته باشند، آن همه متخصص، کمکی به توسعه آن جامعه نخواهند کرد. ما اکنون در کشورمان به اندازه کشور آمریکا مهندس داریم اما این مهندسان توانایی همکاری و مشارکت جمعی پایدار برای نوآوری و ایجاد صنایع بزرگ و تاسیس شرکت‌هایی در مقیاس جهانی که مثلا سه دهه فعالیت کند یا در بازارهای جهانی رقابت کند را ندارند. همان بنگاهها و موسسات کوچکی هم که مثلا توسط دو سه مهندس راه اندازی می شود پس از چند ماه یا چند سال متوقف و تعطیل می‌شود. همین مساله در مورد تشکیل احزاب یا نهادهای مدنی (به عنوان بخشی از سرمایه اجتماعی یک کشور) صادق است که فارغ التحصیلان رشته‌های مختلف یا حتی علاقه ‌مندان به سیاست نمی‌توانند با هم مشارکت و همکاری کنند تا یک حزب یا یک سمن (سازمان مردم‌ نهاد) راه بیندازند که مثلا سه دهه فعالیت موثر داشته باشد. اگر هم حزبی راه بیفتد دو سه سال فعال است و بعد به محاق می‌رود. این ها به علت فقدان سرمایه‌های فردی است که مردمان یک کشور باید داشته باشند تا بتوانند با هم در مسیر توسعه کشور همکاری و مشارکتِ پایدار و بلندمدت و عقلانی و سازمان یافته داشته باشند. اگر سرمایه‌ فردی مردمان یک جامعه پایین باشد، آن سرمایه های جمعی به سرعت نابود می‌شود. دقیقا همان چیزی که در جامعه ما اتفاق افتاده است.

بخش اعظم منابع زیرزمینی و طبیعی و درآمدهای نفتی ما (سرمایه های اقتصادی) و بخش بزرگی از هنجارها و ارزش‌های جمعی و دینی ما (سرمایه‌های اجتماعی) و بخش بزرگی از نیروی تحصیل کرده ما (سرمایه‌های انسانی) و بخش بزرگی از چهره‌های ملی یا آثار تاریخی ما (سرمایه‌های نمادین) به خاطر پایین بودن سرمایه های فردی ما و ناتوانی ما در مشارکت جمعی و همکاری اجتماعی،‌ نابود شده است. پس باید یک سرمایه دیگر به سرمایه های توسعه بیفزاییم: سرمایه‌فردی.

این همان دغدغه ای است که من از سه چهار سال پیش پیدا کردم و امروز نهایتا به این نتیجه رسیده ام که برای پا گرفتن فرایند توسعه در این سرزمین، باید از کودکان مان شروع کنیم. اگر سرمایه های فردی در کودکان ما تقویت شود، شاید آنها وقتی بزرگ شدند بتوانند با همکاری و مشارکت موثر، بنگاههای بزرگ مقیاس، احزاب قوی و پایدار، نظام‌های اداری کارآمد، بورس‌های قوی، صنایع خلاق و … تاسیس و اداره کنند.

این ایده را نخستین بار چند سال پیش در جلساتی که با جمعی از نخبگان و پزشکان اصفهان داشتم مطرح کردم. و چنین شد که تعدادی از آنان اعلام آمادگی کردند برای راه اندازی موسسه ای که هدفش توانمندسازی خانواده (بویژه مادران) باشد؛ به این منظور که آن مادران، کودکانی توانا و دارای سرمایه فردی بالا تربیت کنند. ما از تحول در آموزش و پرورش ناامید بودیم و چاره ای ندیدیم که از خانواده شروع کنیم. ضمن آن که اصلی ترین مهارت‌های کودکان در فاصله صفر تا سه سالگی شکل می‌گیرد و بنابراین اگر دوران سه ساله اول زندگی کودکان از دست برود، در دبستان هم خیلی نمی‌شود برای تربیت کودکان توانا،‌ کار زیادی کرد.

 بنابراین تعدادی از پزشکان، روانشناسان و استادانی از سایر رشته‌های علوم انسانی دانشگاه،‌ همت کردند و بنیاد توتم خانواده (بنیاد توانمندسازی توسعه محور خانواده) را در اصفهان تاسیس کردند. هدف این بنیاد، مهارت افزایی و توانمندسازی والدینی است که فرزند زیر هفت سال دارند یا در آستانه فرزند آوری هستند تا از زیر و بم اصول تربیت کودکان توانا و دارای سرمایه فردی بالا آگاه شوند. این گروه پس از یک سال کار جمعی، پنج «سرمایه فردی» را برای شکل گیری کودکی توانا، شناسایی و تعریف کرد: سرمایه جسمانی، سرمایه روانشناختی، سرمایه شخصی، سرمایه اجتماعی و سرمایه معنوی. این پنج سرمایه البته خودش شامل ۲۰ مهارت یا توانایی می‌شود که اگر کودک آنها را داشته باشد یا کسب کند، کودک توانایی خواهد بود که در بزرگسالی می‌تواند یک زندگی غنی، شاد و پر معنا را تجربه کند. زندگی ای که البته سرشار از خلق ارزش برای جامعه نیز خواهد بود؛ و بدین گونه یک کودک توانا می تواند در آفرینش توسعه برای جامعه اش نیز مشارکت کند.

 بخشی از توانایی های کودکان ما به صورت موهبت و نعمت الهی با خلقت آنها به آنها داده می شود، در این مورد کاری که ما باید بکنیم این است که آن توانایی‌ها را با رفتار نامناسب خودمان تضعیف نکنیم. مثلا کودک خیلی رها و به راحتی در شرایط خنده‌دار می خندد. اما بسیاری از ما در بزرگسالی دیگر توانایی خندیدن کاملا رها و آزاد را نداریم. بخشی از توانایی ها و مهارت‌ها را نیز ما باید در روابط‌مان با کودک در او تقویت و ایجاد کنیم. مثل ریسک پذیری، صبوری، توانایی گفت‌وگو، دگر پذیری و نظایر آن.

 بنیاد توتم خانواده در این دو سال در کار شناخت مسیری بود که باید برود و محتواهایی که باید آماده کند و نیروی انسانی که باید تربیت یا جذب کند و امکاناتی که باید فراهم کند. در واقع این دو سال دوران تاسیس توتم بود. اکنون بنیاد توتم خانواده در آستانه شروع فعالیت‌های آموزشی و تربیتی خود قرار دارد. در واقع فعالیت رسمی و حرفه‌ای توتم خانواده با برگزاری کارگاههای ۹ گانه مربوط به نخستین سرمایه از سرمایه ‌های پنجگانه توتم (سرمایه جسمانی) از هفته آینده آغاز می‌شود. این کارگاههای ۹ گانه مسائل بسیار متنوعی را (از رشد کودک در دوران بارداری گرفته تا مسائلی مثل چگونگی غذا دادن یا غذا خوردن کودک، چگونگی خوابیدن، مسائل بهداشتی، مسائل مربوط به رشد حواس پنجگانه کودک و مسائل مربوط به تکامل عضلانی و حسی – حرکتی کودک) در بر می گیرد. آیا مادران می دانند که چگونگی چیدمان وسایل داخل خانه بر روی رشد شخصیتی کودک اثر می‌‌گذارد؟ آیا مادران می‌دانند که کودک را باید ازکودکی با موسیقی اشنا کرد؟ و آیا می دانند که در سنین اولیه کودکی نباید به کودک نواختن آلات موسیقی را بیاموزند؟ آیا مادران می دانند که در هر سنی چه بازیهایی برای کودکان مجاز است و چه بازیهایی نه؟ آیا مادران می دانند در هر دوره از زندگی کودک، چه اتفاقاتی طبیعی است چه اتفاقاتی نه؟ آیا مادران می‌دانند نحوه گذاشتن پستانک در دهان کودک بر روی خلقیات او اثر می‌گذارد؟ راستی آیا می‌دانید بسیاری از بداخلاقی های ما در بزرگسالی در حوزه سیاست و اقتصاد، به شیوه قنداق شدن یا پوشک شدنمان در کودکی بر‌می‌گردد!! پس سالهای اولیه کودکانمان را دستکم تا هفت سالگی جدی بگیریم.

 اگر بنیاد توتم خانواده بتواند در اصفهان موفق عمل کند الگوی آن قابل تکثیر برای سایر استانها خواهد بود. گرچه از هم اکنون نیز می‌تواند برخی همکاریها را با نهادهای مربوط به کودکان در سایر شهرها آغاز کند. پس از سرمایه جسمانی، بنیاد توتم خانواده، کارگاههای مربوط به سایر سرمایه‌های فردی را نیز برگزار خواهد کرد.

 پس هم اکنون اطلاعیه کارگاه سرمایه جسمانی «توتم خانواده» را برای هر خانواده ای که کودک زیر هفت سال دارد بفرستید. تمام قله‌های بزرگ با گام‌های کوچک فتح شده است. پس هر کدام از ما یک گام کوچک برداریم.

برای ثبت نام در کارگاهها به صفحه تلگرامی توتم بروید.

 

محسن رنانی
۲۶ مرداد ۱۳۹۷

https://renani.net/?p=680
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

ده آسیب آموزش کودکی در ایران

گزیده‌ سخنان محسن رنانی در نشست «کودکی، آموزش و توسعه در ایران امروز»
  • محسن رنانیمحسن رنانی

فایل صوتی و ویدئویی گزیده‌ سخنان محسن رنانی در نشست «کودکی، آموزش و توسعه در ایران امروز» در ادامه ارائه می‌گردد. این نشست در ۳۰ فروردین ۱۳۹۷ برگزار شده است.


صوت سخنان محسن رنانی در این نشست:


تماشای منتخبی از گفتارهای محسن رنانی:


توسعه نیافتگی در جامعه بی‌کودکی؛ پاسخ‌‌های محسن رنانی در نشست «کودکی، آموزش و توسعه در ایران امروز»:


مقاومت در برابر تغییر:


برای آینده ایران:


بهشت زیر پای مادران است:


ذهن پُر یا ذهن باز؟


جامعه‌‌ای بدون توانایی‌های ارتباطی:


ظلم به تیزهوشان:


کنکور یعنی پایان حق انتخاب:

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

مهمان آشنا

حضور محسن رنانی در استودیو الفبا آموزش و پرورش
  • محسن رنانیمحسن رنانی
jan 8

در ادامه سلسله نشست‌های استودیو الفبای وزارت آموزش و پرورش، محسن رنانی در برنامه مهمان آشنا حضور یافت. روابط عمومی آموزش و پرورش، گزارشی از این نشست منتشر کرده است که در پیوندهای زیر قابل دسترسی می‌باشد:

گزارش تصویری 
 گزارش متنی

سایر پیوندها:

شرق: صفحه ۱۲ و صفحه ۱۳


فیلم کامل مصاحبه:

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

تاملی در مسائل آموزش و پرورش ایران

پخش قسمت اول مجموعه «نهالی برای فردا» از شبکه افق سیما
  • محسن رنانیمحسن رنانی

مجموعه مستند نهالی برای فردا کنکاشی در مسائل آموزش و پرورش ایران است که از تاریخ ۹۶/۸/۲۴ چهارشنبه ها ساعت ۲۰ از شبکه افق پخش ‌می‌شود. قسمت اول این مجموعه از طریق لینک زیر قابل دسترسی می‌باشد:

مشاهده قسمت اول مجموعه مستند «نهالی برای فردا»

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

کلیپ دوستی با حیوانات

برگرفته از نامه محسن رنانی به کودکان ایرانی
  • محسن رنانیمحسن رنانی

کلیپ «دوستی با حیوانات» بر اساس نامه رنانی به کودکان ایرانی ساخته شده است. متأسفانه موسسه «اسپاد فیلم» و اتاق بازرگانی اصفهان بدون هماهنگی و بدون تأیید یا دریافت اجازه انتشار از نویسنده نامه، دست به انتشار این کلیپ زده‌اند. امید می‌رود این رفتارهای ضد توسعه به تدریج در جامعه ما رو به کاهش گذارد.

مشاهده کلیپ دوستی با حیوانات:

https://renani.net/?p=614
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

فردا اول خلقت است

به مناسبت آغاز سال تحصیلی
  • محسن رنانیمحسن رنانی

فردا اول مهر است. و برای من از وقتی مطالعاتم را به سوی «کودکی و توسعه» برده‌ام، دیگر اولِ مهر، اولِ مهر نیست، اول خلقت است. همه چیز از اول مهر آغاز می‌شود. سرنوشت یک ملت، اقتدار یک ملت، رفاه یک ملت، دین یک ملت، دموکراسی یک ملت، آزادی یک ملت و عدالت یک ملت، از اول مهر آغاز می‌شود. همان‌گونه که در طبیعتِ زمین، همه چیز از مهر آسمان شروع می‌شود و بدون خورشید، طبیعت زمین عقیم خواهد ماند، در جامعه انسانی نیز همه چیز از مهر شروع می‌شود. ماه مهر آغاز کشت‌وکار در مزرعه‌ی وجود کودکانی است که اگر در دلشان مهر بکاریم، سرنوشت‌مان مهر‌آگین خواهد شد.

فردا رئیس جمهور به مدرسه می‌رود و زنگ اول مهر را می‌زند. اما نه رئیس جمهور می‌داند و نه دیگر یارانش، و نه دیگرانی که خود را متولیان این دیار می‌دانند که مدرسه‌ها مان زنگ زده است، که کتابهامان زنگ زده است، که معلمانمان زنگ زده‌اند، که مغزهامان زنگ زده است، و این روزها از دل‌های ما نیز بوی زنگ زدگی می آید. چه حکایتی است! رئیس جمهوری که بیشتر اعضای هیات دولتش زنگ زده‌اند،‌ باید زنگ اول مهر را بزند. ما نسل آدم‌های زنگ زده‌ای هستیم که می‌خواهیم کودکانی راکه جنسشان از طلاست، صیقل دهیم و پرداختکنیم.

از فردا ۱۳ میلیون زندانی را صبح به صبح راهی زندان‌های زنگ زده می‌کنیم و به دست زندان‌بان‌های زنگ زده می‌سپاریم. فقط اقتصاد ما نیست که درمانده‌ی سیاستمداران زنگ زده شده است، کودکان ما نیز زندانی زنگ زدگی‌های ما شد‌ه‌اند. نظام آموزشی ما یک نظام مکانیکی فرسوده و زنگ زده است که هی پیچ و مهره‌هایش را روغن می‌زنیم بلکه چند گام دیگر دوام بیاورد. آن هم در عصری که نظام‌های آموزشی ارگانیک به پایان خود می‌رسند و عصر نظام‌های آموزشی کاتالیک فرا رسیده است.

وقتی برای وزیر پیشین آموزش و پرورش توضیح دادم که چرا می‌گویم عقب‌ماندگیما ریشه در نظام آموزشی ما دارد و برایش گفتم که چگونه بذر توسعه در مدرسه کاشته می‌شود و اکنون با این شیوه‌های آموزشی، اگر بذری هم در درون کودکان باشد می‌خشکانیم. گفت این‌ها حرف‌های مهمی است که باید همه وزرا بشنوند. اما بیچاره هرچه تلاش کرد نشد که این بحث را به هیات دولت ببرد. و بعدها پیام داد که الان دغدغه دولت، آموزش نیست. راست هم می‌گفت دولت الان باید نیمی از انرژی خود را صرف تامین حقوق آخر ماه کارمندان و بازنشستگان و پرداخت یارانه‌ها کند و بقیه انرژی‌اش را هم صرف مراقبت از لنگ پاهایی بکند که برایش می‌بندند، پس دیگر نوبت به نگرانی نسبت به آموزش و پرورش نمی‌رسد.

آی معلم‌های عزیز، ما می‌دانیم که شما در این زنگ زدگی بی تقصیرید. شما هم در دام یک نظام تدبیر زنگ زده، گرفتار شدید و زنگ زدید، اما شما مراقب کودکان ما باشید مبادا آنان زنگ بزنند. باور کنید مشق شب شیوه ای زنگ زده است، باور کنید املا مغز کودکان ما را زنگ زده می‌کند، باور کنید ارزیابی کودکان بر اساس نمره، سمی است که شخصیتکودکان ما را زنگ نمی‌زند بلکه متلاشی می‌کند، باور کنید رقابت‌هایی که بر سر نمره ایجاد می‌کنید از ترکش‌های جنگی مخرب‌تر است. لطف کنید دیگر به کودکان ما درس ندهید. ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم، اما همه چیز بدتر شد. تصادفات رانندگی‌مان بیشتر شد، ضایعات نان‌مان بیشتر شد، آلودگی‌ هوای‌‌مان بیشتر شد، شکاف طبقاتی‌مان بیشتر شد، پرونده‌های دادگستری‌مان بیشتر شد، تعداد زندانیان‌مان بیشتر شد و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد. پس دیگر دست از درس دادن بردارید. آموزش کودکان ما ساده است ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم ما اکنون دچار کمبود مفرط آدم‌های توانمند هستیم.

پس لطفاً به کودکان ما فقط زندگی کردن را یاد بدهید. به آن‌ها گفت‌وگو کردن را، تخیل را، خلاقیت را، مدارا را، صبر را، گذشت را، دوستی با طبیعت را، دوست داشتن حیوان را، لذت بردن از برگ درخت را، دویدن و بازی کردن را، رقصیدن و شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را، سکوت کردن را، شنیدن و گوش دادن را، اعتماد کردن را، دوست داشتن را، راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.

باور کنید اگر بچه‌های ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت، و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود، و ندانند که با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست، هیچ چیزی از خلقت کم نمی‌شود؛ اما اگر آن‌ها زندگی کردن را و عشق ورزیدن را و عزت نفس را و تاب آوری را تمرین نکنند، زندگی شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالی‌ها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.

لطفاً برای بچه‌های ما شعر بخوانید، به آن‌ها موسیقی بیاموزید، بگذارید با هم آواز بخوانند، اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند، بگذارید وقتی خوابشان می آید بخوابند و وقتی مغزشان نمی‌کشد یاد نگیرند. لطفاً بچگی را از کودکان ما نگیرید. اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند، دین را در مغز آنان تزریق نکنید، فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید، زبان‌شان را برای نقد آزاد بگذارید، آنان را از وحشت آنچه شما مقدس می‌پندارید به لکنت زبان نیندازید. بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ریا را در آن‌ها نهادینه نکنید.

اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم، دستکم هوای هم را داشته باشیم، نداشته‌ها و تنگناها و غم‌ها و عقده‌های خود را به کلاس‌ها نبرید. ترا به خدا در کلاس‌های‌تان خدایی کنید نه ناخدایی. شاید خدا به شما و ما رحم کند و از این زندان‌ خودساخته رهایمان سازد.

محسن رنانی

۳۱ شهریور ۱۳۹۶

 


پیوندهای مرتبط:

ایسنا

خردادنیوز

روزنامه اطلاعات

عصر ایران

فردای بهتر: محسن رنانی چه می‌گوید که آشفته می‌شوید؟

یادداشت دکتر احد نویدی: در روز اول خلقت مراقب آفریده خود باشیم

پاسخ بنفشه امیری بر نقد دکتر محرم آقازاده: رنانی پیش و بیش از آنکه اقتصاددان باشد، معلم است!

 احمد شبانی بانه: تأملی بر نقد دکتر محرم آقازاده بر یادداشت دکتر محسن رنانی

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

مدارس کودکان ما را به موجوداتی ناقص تبدیل می‌کنند

پاسخ محسن رنانی به پرسش اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران
  • محسن رنانیمحسن رنانی

اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران که همزمان با روز معلم کار خود را آغاز کرد، در اولین فراخوان همفکری خود، این پرسش را مطرح کرد:

«با توجه به وضع نامطلوب آموزش و پرورش ایران از نظر کیفیت و اثر بخشی (رتبه ۱۰۳ در دنیا)، برای دستیابی به آموزش و پرورشی توسعه یافته، کارآمد و اثربخش، مهمترین تغییرِ کلیدی و ضروری در این نهاد چیست؟»

محسن رنانی پرسش اندیشکده آموزش و پرورش عصر ایران را این گونه پاسخ داده است:

ضروری ترین تغییر، «تغییر نگاه»‌ است. نگاه سنتی، به دانش‌آموز به مثابه یک موجود ناقص یا یک ماده خامی می‌نگرد که ما باید آن را بتراشیم تا از دل آن یک تندیس خیلی جذاب بیرون بیاوریم. نگاه سنتی، دانش‌آموز را به مثابه خمیری که باید آن را ورز بدهیم و به شکل دلخواه درآوریم می‌نگرد.

این نگاه، نگاه خطرناک و پرآسیبی است. به دانش‌آموز باید به مثابه یک موجود کامل و به مثابه یک تندیس طلایی ارزشمند و فوق‌العاده جذاب که روی آن را مقداری گردوغبار گرفته است نگاه کنیم. ما فقط باید به آرامی، با لطافت و نرمی و با مراقبت ویژه این گرد وخاک و خس و خاشاک را از روی این تندیس بزداییم.

هر کودک یک موجود کامل است. آموزش و پرورش معمولاً با اقدامات خود این موجود کامل را ناقص می کند، چون نگاهش به این موجود غلط است. اگر این نگاه تغییر کند، آنگاه ماموریت آموزش و پرورش نیز به طور طبیعی تغییر می کند. دیگر آموزش و پرورش گمان نمی کند که ماموریتش تولید نخبه و دانش آموز باسواد و بالا بردن معدل بچه ها و آوردن رتبه در کنکور و حفظ کردن تاریخ و فرمول های فیزیک و ریاضی است بلکه درمی‌یابد که ماموریتش سالم نگاه داشتن و تقویت روح انسانی و غبارروبی از توانایی‌هایی است که در این «انسان کامل» وجود دارد. آنگاه درمی‌یابد که با مشق شب و املا و حضور و غیاب و نمره و معدل نمی‌توان از این انسان کامل رونمایی کرد.

به تبع، تمام هدف و رویکرد نهادهای مدنی و این اندیشکده که در راستای اصلاح نظام آموزش و پرورش گام بر می‌دارند باید این باشد که به «تغییر نگاه» در آموزش و پرورش کمک کنند. باقی قضایا، بعد از تغییر نگاه امکان پذیر خواهد شد.


این مطلب را در وبسایت عصر ایران دنبال کنید.

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

اختلال ارتباطی در جامعه ‌بی‌کودکی

سخنرانی در نخستین همایش توسعه خانگی
  • محسن رنانیمحسن رنانی

سخنرانی محسن رنانی با مضمون «اختلال ارتباطی در جامعه ‌بی‌کودکی» در تاریخ ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۵ در «نخستین همایش توسعه خانگی» در محل سازمان مدیریت صنعتی اصفهان برگزار گردید. بخش‌هایی از این سخنرانی را می‌توانید در زیر بشنوید:

https://renani.net/?p=557
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

«مادر» نخستین سرمایه گذار توسعه

سخنرانی در مجموعه فرهنگی امام صادق (ع) میبد
  • محسن رنانیمحسن رنانی

این سخنرانی در بیستم آبان ۱۳۹۵ در مجموعه فرهنگی امام صادق(ع) میبد، ایراد شده است.

سخرانی محسن رنانی در این نشست با عنوان «مادر نخستین سرمایه گذار توسعه» را در زیر بشنوید:

https://renani.net/?p=748
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

کودکی به مثابه توسعه

سخنرانی در کافه خرد
  • محسن رنانیمحسن رنانی

سخنرانی محسن رنانی با عنوان «کودکی به مثابه توسعه»  در تاریخ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ در هفتمین نشست «کافه خرد» ارائه شده‌ است.

پیوند به متن سخنرانی در پایگاه خبری «عصر ایران»


صوت سخنرانی را نیز می‌توانید در زیر بشنوید:

kafe Kherad 20.5.1395

 


نقد دکتر غلامرضا فدایی بر سخنان محسن رنانی در کافه خرد را از این پیوند دنبال کنید.

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

آموزش و پرورش، کارخانه تولید بذر توسعه

سخنرانی در جمع مدیران ادارات آموزش و پرورش استان اصفهان
  • محسن رنانیمحسن رنانی

سخنرانی محسن رنانی در جمع مدیران ادارات آموزش و پرورش استان اصفهان که در تاریخ ۲۷ تیرماه ۱۳۹۵  برگزار شده‌است را می‌توانید در زیر بشنوید:

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید