عقلانیت جمعی و توسعه در ایران
داستان «خطای ترکیب» در زیر و بم زندگی ما ایرانیان رسوخ کرده است. از جمله در عقلانیت ما. میدانیم که بر اساس برخی مطالعات، هوش ایرانیان (آیکیو) کمی زیر متوسط جهانی است. اما فرض کنیم ادعای نخوتآمیز تاریخی ما ایرانیان درست باشد که «ما خیلی هوشمندیم»؛ اما این که تک تک افراد یک ملت دارای […]
بابا آب داد، ما آب را به باد دادیم!
الفبای مدیریت عمومی در دنیای مدرن، بهکارگیری «مهارت گفتوگو» و تعامل اعتمادآمیز حکومت با مردم است. این دقیقا همان چیزی است که حکومت ما فاقد آن است. روحانیان یک عمر فقط مخاطبه یک طرفه را تمرین کردهاند و اکنون که دیگر کسی برای مخاطبههای آنان تره خرد نمیکند و اکنون که نسل جدید آنان را […]
جمهوری خطای ترکیب
وقتی آیتالله خمینی در دهم اسفند ۱۳۵۷ در مدرسه فیضیه فرمود «ما، هم دنیا را آباد میکنیم و هم آخرت را…»، برای من نوجوان سیزده سالهای که در یک خانواده مذهبی بالیده بودم خیلی خوشایند بود و خود را یکی از خوشبختترین آدمیانی میدیدم که برحسب تصادف در زمانه و زمینی به دنیا آمده است […]
طالبان، توسعه و مسئولیت ما
محسن رنانی مقدمه در هفتههای اخیر پیام پشت پیام بود از سوی دوستان که چرا ساکتی؟ چرا چیزی برای افغانستان و پنجشیر نمینویسی؟ چرا برنامههای وزرای دولت سیزدهم را نقد نمیکنی؟ نکند ناامید شدهای؟ نکند پیشبینیات از افقگشایی نظام سیاسی در دولت سیزدهم اشتباه از آب درآمده است؟ و پیامهایی از این دست. نخست باید […]
خوزستان من سلام
خوزستان من سلام! منتظر این روزهای تو بودم، می دانستم که بالاخره آتشِ آب از تو شعلهور خواهد شد. سالها پیش نوشتم که اُبهّت این نظام، با آتشِ آب، تبخیر خواهد شد. به من خندیدند؛ اما میدانستم که با آتشِ آب، نمی شود بازی کرد. کبریت این آتش آنگاه زده شد که گفتند: «آب را […]
قصههایی درباره گناه و توسعه (۳)
بخش سوم: حکومت گناهخوار اشاره: در «اشاره»هایی که در ابتدای قصه اول و دوم نوشتم، درباره انگیزه نوشتن این قصههای سهگانه سخن گفتم. در این بخش سوم قصد داشتم قصه مرتضی و راضیه را منتشر کنم؛ تا در قالب روایت قصهی زندگی زوج سفیدی که با آنها گفتوگو کردهام (و از تلخ و شیرین ازدواج سفیدشان […]
قصههایی درباره گناه و توسعه (۲)
بخش دوم: مقامات گرگ خوار اشاره: این قصهها را مهر ماه پارسال نوشتم. در همان دورهای که زنان ایرانی به جنبش «#من-هم» پیوستند و دست به افشای تجربههای خود از آزار جنسی زدند. در واقع دو قصه اول مقدمه بخش سوم است که بحثی است درباره شیوه مدیریت اجتماعی در جمهوری اسلامی که حاصل آن […]
آن نرگس مست کودکان امروز و دیده نگران کودکان آینده پرکشید
به نام حضرت عشق صدیقه علوی نژاد، آن نرگس مست کودکان امروز و دیده نگران کودکان آینده پر کشید! هر چه سنش بالاتر میرفت، دلش برای آینده کشور بیشتر میتپید و برای کودکان این دیار بیقرارتر میشد. تازه داشت روی فرآیندهای تکاملی مغز کودکان کار میکرد تا درک بهتری از فرآیند تربیت پیدا کند. مدام […]
قصههایی درباره گناه و توسعه (۱)
بخش اول: قبیله زباله خوار اشاره: این قصهها را مهر ماه پارسال نوشتم. در همان دورهای که زنان ایرانی به جنبش «#من-هم» پیوستند و دست به افشای تجربههای خود از آزار جنسی زدند. در واقع دو قصه اول مقدمه بخش سوم است که در آن به بهانه افشاگری آزارهای جنسی، بحثی را مطرح کردهام درباره […]
انتخابات آرام، گامی به سوی افقگشایی ملی
چند سال پیش در سالگرد مرحوم مهندس سحابی، سخنانی داشتم درباره تفاوت نخبگان توسعهخواه و غیرتوسعهخواه. آن سخنان را این جا بشنوید. بر خلاف روشنفکران انقلابی که تلاش میکنند از امواج اجتماعی برای رسیدن به اهداف خویش بهره ببرند، روشنفکر توسعهخواه هر گاه لازم باشد با جامعه مخالفت میکند و در برابر امواج اجتماعی دست […]
گزارشی از فیل توسعه
توسعه ایران وضعیت بغرنجی پیدا کرده است. در حالی که یکی از بالاترین نرخهای رشد سرمایهانسانی و یکی از مناسبترین وضعیتها را در شاخص توسعه انسانی داریم، اما در مسیر کلی توسعه خیلی درجا زده و کُند پیشرفتهایم. یعنی آنهمه سرمایهگذاری در نیروی انسانی و آموزش دانشگاهی و نیز سرمایهگذاری های اقتصادی و اجتماعی دیگر، […]