یادداشت‌ها ۵ آبان ۱۴۰۱
شمسه‌های ایران

مولوی خسته بود، فرسوده بود، از بارِ فقهی ‏که سی سال بود عرق ریزان به دوش می‌کشید. ‏البته که ‏منافع کلانی برایش داشت؛ مفتی قونیه ‏بود؛ در عالم اسلام شأنی داشت و منزلتی؛ ‏حاکم قونیه محترمش ‏می‌داشت و دم و دستگاه ‏پُررونقی راه انداخته بود که از در و دیوارش ‏رفاه می‌بارید. اما دلش راضی […]

یادداشت‌ها ۲۱ مهر ۱۴۰۱
تقلید و توسعه (در سپاسگزاری از مراجع عظام)

«استاد عزیز! سلام مجدد؛ دیروز بچه‌های من همه با هم به این نتیجه رسیدند که دیگه مرجع تقلید نداشته باشند. چون گفتند همه مراجع سکوت کرده‌اند و چیزی نمیگن….». متن بالا پیامی است که یکی از همکاران دانشگاهی، که خودش جانباز قطع نخاعی دوران دفاع ملی‌‌مان بوده و اکنون فلیسوف علم و محقق دینی است […]

یادداشت‌ها ۱۱ مهر ۱۴۰۱
آخرین تار موی

دوستان هی می‌پرسند چرا در این زمانه بیم و امید ساکتی؟ راستش دو مطلب تحلیلی نوشته‌ام و کنار نهاده‌ام. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتنِ درست با جامعه را هم […]

یادداشت‌ها ۲۴ شهریور ۱۴۰۱
مغولیت مدرن

یک: مغولان عصر جاهلیت، ساختمانها را تخریب کردند و تن‌ها را به خاک و خون کشیدند اما به تدریج که حاکم شدند و امنیت برقرار شد، دست از خشونت برداشتند و متمدن شدند. نخست مسلمان شدند و سپس زبان فارسی آموختند، آنگاه به ترویج فرهنگ و معماری و اقتصاد پرداختند، نخستین پول کاغذی (چائو) را […]

یادداشت‌ها ۳ شهریور ۱۴۰۱
کتاب صفر توسعه

کتاب صفر توسعه (کتاب توسعه ۱۴۰۰) منتشر شد. این نخستین کتاب از یکصد کتابی است که امیدوارم تا پایان این قرن (هر سال یک «کتاب توسعه») توسط پویش فکری توسعه منتشر شود. این، کتاب نیست، بلکه یک خط‌کش است، «خط‌کش توسعه». در یکصد سال گذشته، بی‌ نقشه علمی (نظریه توسعه) و بی خط‌کش (شاخص‌های ارزیابی)، […]

یادداشت‌ها ۲۰ اسفند ۱۴۰۰
به زخم‌های ایران سلام کنیم

روزی که من از تمرکز بر فعالیت‌های دانشگاهی به عرصه کنشگری و روشنفکری اجتماعی آمدم برخی از دوستان و همکاران دانشگاهی‌ام اعتراض کردند که «چرا کار آکادمیک که در آن موفق بوده‌ای را رها کرده‌ای و به حوزه روشنفکری رفته‌ای؟». پاسخم این بود: من علم را برای علم نمی‌خواهم. اگر علم نتواند دردی از دردهای […]

یادداشت‌ها ۲۲ بهمن ۱۴۰۰
برنامه‌ریزی به مثابه سیستم زنده

یکی از علل مدیریتی شکست فرایند توسعه در ایران، برنامه‌های پنج‌ساله توسعه بوده است. «برنامه‌ریزی جامع و مرکز محور» در قرن بیستم کشورهای زیادی، از جمله ایران را، به باتلاق «توسعه‌ی نامتوازن» فرود برد. برنامه‌های پنج‌ساله توسعه ایران نه تنها متکی به نظریه مستحکمی در مورد توسعه ایران نبودند بلکه حتی از نظر ساختاری هم […]

یادداشت‌ها ۲۲ بهمن ۱۴۰۰
هرمز کیش، قشم مات؟

فایل صوتی یاداشت محسن رنانی با عنوان «هرمز کیش، قشم مات؟» گوینده: دکتر سجاد فتاحی خواندن متن یادداشت:

یادداشت‌ها ۱۴ بهمن ۱۴۰۰
جوانان، آخرین سرمایه‌های ایران

قصه اندیشیدن من به مساله تخریب سرمایه‌های انسانی کشورمان،‌ سه دهه پیش و از دوران سربازی شروع شد. من البته از بیکاری‌های دوران سربازی بهره بردم و کتاب نوشتم اما به چشم می‌دیدم که چگونه بهترین نیروهای تحصیل کرده کشورمان را می برند و دو سال برای محافظت از تاریکی‌ها و سیم‌خاردارها و بیابان‌های بی‌ارزشی […]

یادداشت‌ها ۸ بهمن ۱۴۰۰
غنی‌سازی و توسعه

غنی‌سازی و توسعه (چگونه غنی‌سازی، ما را در علم و اقتصاد فقیر کرد!) وقتی دقیق می‌شویم می‌بینیم سه شرطی که داگلاس نورث (برنده نوبل اقتصاد)‌ به عنوان شرایط آستانه‌ای توسعه مطرح کرده است همان «هوا»، «نور» و «آب» مناسب برای توسعه است. شرط اول او «دوری نظامیان از اقتصاد و سیاست» است که به منزله […]

یادداشت‌ها ۵ بهمن ۱۴۰۰
ایران بر لبه تیغ

پدربزرگم می‌گفت در روستایی نزدیک زادگاهش، مردی حکیم بود که با طبابت، اخلاق نکو و زبان بی‌پروایش در دل اهالی جایی باز کرده بود. کدخدای روستا از قدیم با او مشکل داشت و رفتار نیکو و احترام مردم به او را خوش نمی‌داشت؛ گویی گمان می‌کرد هرچه مردم به حکیم احترام بگذارند از قدرت او […]

یادداشت‌ها ۵ بهمن ۱۴۰۰
ایران در سایه خشونت؟

خشونت شاخ و دم ندارد. وقتی در تحلیل سیاست یا در بحث توسعه می‌گوییم فضا «خشونت آمیز» است، به معنی پرتاب سنگ و چماق و گلوله به سوی هم نیست، بلکه به معنی «وجود احتمال خشونت» است. یعنی وجود نگرانی هر یک از مدعیان قدرت یا مطالبه‌گران میدان سیاست یا نهادها و کنشگران جامعه مدنی […]