جنبش قیطریه

  • محسن رنانیمحسن رنانی

من رای ندادم. من برای اولین بار، در انتخابات اسفند شرکت نکردم. قبلاً بارها نوشته‌ام (این‌جا) که هیچ دموکراسی کاملی وجود ندارد. دموکراسی مثل فوتبال است که هر بازی، تمرینی است برای حرفه‌ای‌تر شدن بازی‌های بعدی. هر انتخابات نیز یک بازی تمرینی برای دموکراسی است که آن را گامی به سوی بلوغ به‌پیش‌ می‌برد. همیشه گمان می‌کرده‌ام اصلاح‌ کشور از طریق انتخابات، سالم‌تر و کم‌هزینه‌تر است. اما این‌بار به احترام اکثریت ملت ایران، رأی ندادم.

توافق نانوشته جامعه برای شرکت نکردن اعتراضی در انتخابات، یک «کنش جمعی منفعلانه» است که البته پیامدهای مثبت کوتاه مدتی دارد؛ اما اگر منجر به تغییر ساختاری در داخل یا تغییر رفتاری در خارج نشود، هیچ اثر بلندمدتی نخواهد داشت.

کنش‌های جمعی دو دسته‌اند: منفعل و فعال. «کنش‌های جمعی منفعل» (مثل تحریم انتخابات یا تحریم گردهمایی‌های حکومتی)، هزینه و ریسک ندارند اما دستاوردهای کمی دارند و به سرعت دستاوردهای‌شان محو می‌شود. آنچه ماندگار است و تأثیر گذار، «کنش‌های جمعی فعال» است که معمولا حدی از هزینه و ریسک را با خود دارند.

کنش‌های جمعی فعال نیز دو گونه‌اند: «کنش‌های خشم‌گرا» و «کنش‌های عقل‌گرا»؛ که اولی خشونت‌آمیز و دومی خشونت‌پرهیز است. اعتراضات خیابانی خودجوش و توفنده، معمولا از جنس «کنش‌های جمعی فعالِ خشم‌‌گرا» هستند که اگر با محوریت نهادهای مدنی (مثل احزاب یا اتحادیه‌ها) شکل‌ نگرفته‌ باشند و فاقد رهبری متمرکز باشند، در بیشتر موارد به خشونت کشیده می‌شوند. هرگاه کنش‌های جمعی به خشونت کشیده شود، آن‌که بهره می‌برد حکومت است؛ چون هم در خشونت‌ورزی، دستِ بالا را دارد و هم خشونت، برایش مشروعیتِ سرکوب می‌آورد.

اما «کنش‌های جمعی فعالِ عقل‌گرا»، حرکت‌هایی هستند که از طریق همکاری عاقلانه و مقاومت آگاهانه و به دور از هیجان اعضای جامعه مدنی پدیدار می‌شوند. چنین حرکت‌هایی حتی اگر منجر به تحول امور نشوند، کمترین دستاوردشان تمرین همکاری و ایجاد انسجام و امید در جامعه مدنی و یک گام به‌سوی بلوغ اجتماعی است.

اعتراض‌هایی که این‌روزها درباره پارک قیطریه تهران چهره بسته است، یک «کنش جمعی فعال عقل‌گرا»‌ است. بخش‌هایی از جامعه، آرام و آگاهانه، دارند اعتراض می‌کنند. می‌گویند ساخت مسجد بس است، به جای ساخت مسجد، رفتارتان و ساختارتان را اصلاح کنید تا تتمه مومنان نیز بی‌دین نشوند. اگر زور دارید قوانین رانندگی را اعمال کنید، رانت‌خواری را کنترل کنید اما مردم را به‌زور به بهشت نبرید!

اما مدیر شهری ظاهر‌گرا، همچون عصر قبیله، گمان می‌کند اگر عقب بنشیند اقتدارش از دست می‌رود. و این‌جا دقیقا همان نقطه‌ای است که جامعه مدنی از جامعه قبیله‌ای متمایز می‌شود. این‌جا نفسِ حضور و مقاومت مدنی مسالمت‌آمیز، حرکتی از جنس کنش جمعی فعالِ عقل‌گراست؛ حرکتی از جنس توسعه است.

شهروندان تهرانی کارزاری راه‌انداخته‌اند به‌منظور درخواست از حکومت برای دستور توقف عملیات ساخت یک مسجد تبلیغاتی هشتصد متری (نه یک نمازخانه ساده) در پارک قیطریه. شهرداری تهران در سه سال گذشته فقط ۴۷۵۰ متر پارک ساخته است. با ساخت این مسجد نه تنها ۸۰۰ متر از فضای سبز تهران کاسته می‌شود بلکه با هزینه ساخت این مسجد می‌توان چندین هزار متر فضای سبز جدید ساخت. در کنار ابعاد اقتصادی، سیاسی و زیست‌محیطی مسأله، نیز نگرانی‌های جدی‌ای نسبت به تخریب و تاراج گورها و اشیای باستانی احتمالی آن منطقه وجود دارد. (این‌جا را ببنید).

و اکنون ما شهروندان ایران نیز تمایل به مشارکت در کارزار تهرانی‌ها را داریم. به گمان من اگر امضاها به صد هزار برسد، یعنی امید در جامعه مدنی هنوز نمرده است. اما اگر امضاها به یک میلیون برسد، یعنی جامعه مدنی نه تنها زنده و امیدوار است بلکه به خودباوری و خودآگاهی و اعتماد به نفس نیز رسیده است. اگر هنوز یک میلیون نفر از جامعه ایران (یعنی حدود یک درصد جمعیت ایران) جرأت آن را ندارند که با نام و نشان رسمی خود یک کارزار مدنی درباره یک موضوع شهری را امضا کنند، به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد و در مسیر توسعه هنوز راه دراز و پرهزینه‌ای را در پیش دارد.

من این کارزار را امضا کردم. شما نیز، اگر تحولات ایران را عقلانی و بدون خشونت می‌خواهید، امضا کنید. اگر هر یک از ما تعهد انجام ده امضا توسط دوستان و نزدیکانمان را بردوش گیریم، یک میلیون امضا در دسترس خواهد بود. اگر امضاها به یک میلیون برسد، ولی تاثیری بر تصمیمات مقامات نگذارد، آنگاه شاهد قوی دیگری خواهد بود بر انجماد و اصلاح‌ناپذیری این ساختار حکمرانی. با یک میلیون امضا، با هر نتیجه‌ای، جنبش قیطریه برنده خواهد بود.

محسن رنانی / شب قدر ۱۴۰۳


لینک امضای کارزار


نقدهای «جنبش قیطریه»:

در فضای مجازی هر سه‌ گونه «کنش منفعل»، «کنش‌ فعال عقل‌گرا» و «کنش‌ فعال خشم‌گرا» قابل مشاهده است. «نقد» اگر با نام نویسنده واقعی و به صورت اخلاقی و عقلانی نوشته و منتشر شود یک «کنش فعال عقل‌گرا» محسوب می‌شود. جامعه‌ای که بخش بزرگی از شهروندانش مهارت نقد عقلانی و اخلاقی دارند می‌تواند با نوشتن نیز دست به «کنش جمعی فعال عقل‌گرا» بزند. مشکل امروز ما این‌جاست که بخش اعظم فضای مجازی را کنش‌‌های منفعلانه و کنش‌های خشم‌گرا پرکرده‌اند.

پس از نگارش یادداشت «جنبش قیطریه»، تعداد زیادی نقد در فضای مجازی منتشر شده است که بسیار امید بخش است. از همه ناقدان سپاسگزار و منت‌‌پذیر آنانم. آن تعداد از نقدها که به شیوه‌های مختلف به دست من رسیده و فراتر از درد دل یا اهانت است را عیناً در این‌جا بازنشر می‌کنم (نقدهایی که از گروههای خصوصی برایم بازفرست شده است را بدون نام منتشر می‌کنم). با برخی از نقدها همدلم؛ برخی را نیز معتقدم نوشته‌ من نارسا و مستعد سوء برداشت بوده است؛ برخی را هم برای آنها پاسخ دارم. اما قصد پاسخ ندارم. آن‌که باید داوری کند و پاسخ گوید، عقل سلیم جمعی است نه منِ نویسنده. برای من شهد نقد بیش از شیرینی پاسخ است. آن‌که نقد می‌کند مرا گرامی داشته و سخنم را ارج نهاده است و همین برای من بس است. (نقد سایت مشرق نیوز را هم با آن که اهانت‌آمیز است بازنشر می‌کنم، شاید تصمیم‌بگیرند در‌آینده کمی منطقی‌تر و اخلاقی‌تر نقد کنند).

البته به گمانم در باب اهمیت «کنش‌های جمعی فعال عقل‌گرا» به عنوان راهکاری برای خروج از بن‌بست امروز جامعه ایران، خیلی می‌توان و باید سخن گفت. شاید همت کنم و در‌آینده چیزی بنویسم. اما از همه اندیشه‌ورزان دغدغه‌مند نیز دعوت می‌کنم در این باب نظرات خود را منتشر کنند تا گفت‌وگویی جمعی درگیرد، شاید راهکاری بین‌الاذهانی پدیدار شود.

محسن رنانی

سروشِگانْ روز از فروردین ۱۴۰۳


پیوند به نقدها:

نقد علی مرادی در کانال «ایران آباد و آزاد»

نقد سایت مشرق نیوز

نقد محمد رهبری در کانال پرسپکتویسیم

نقد غلامرضا علیزاده در کانال «تحلیل و رصد»

نقد حسین جمالی پور


راستش من با این بحث دکتر رنانی، آبم تو یه جوب نمیره، بخصوص اینکه گفته اگر یه میلیون امضا نکنند «به این معنی است که جامعه ما هنوز ظرفیت و شایستگیِ تحولات عقلانی بدون خشونت را ندارد»…خودم حالت عادی می‌خواستم امضا کنم، ولی حالا یاد خامنه‌ای میفتم که سر انتخابات ۹۶ گفت هر کی رأی بده، رأی به نظام داده.

دوست دارم چند میلیون امضا جمع شه که مسجد نسازن (احساس می‌کنم بخش «مسجدش» خیلی کلیدیه، یعنی تو تاریخ می‌مونه که مردم، احتمالا از گروه‌های متنوع، چند میلیون امضا کردن برای نساختن مسجد)، ولی نمی‌خوام به این معنا مصادره بشه که مردم هنوز امید دارن به اصلاح این حکومت بدون هزینه‌ی سنگین، به نظرم این امید بارها مورد تمسخر قرار گرفته، مثلا با دهن‌کجی به پنج میلیون تقاضای مجازی برای اعدام نکردن افکاری (به قول ضیا نبوی، دوست زندانیم، «حکومت موفق به براندازی مردم شده»).

***

این دکتر رنانی کلا خیلی دوست داره نقش “قوه عاقله” رو ایفا کنه. غافل از اینکه این مدل به درد پنجاه‌و‌هفتی ها میخورد، نه جوونا و نوجوونای امروزی که سه-هیچ ازش جلو هستند.

کارزار رنانی با کنش‌های فرهنگی سرپیچی قابل مقایسه نیست. در گردهمایی های رقص کردی دسته جمعی عید نوروز شما به حکومت میگی: غلط می‌کنی بخوای برای من تعیین تکلیف کنی، من هر جور که دلم بخواد زندگی میکنم. در کارزار پارک قیطریه به حکومت میگی اینجا سوئیسه و تو دولت سوئیسی، خواهش می‌کنم درختا رو قطع نکن. اگر نظر تو برای دولت مهم بود که از ابتدا دنبال مسجدسازی نمیرفت.

***

بنظرم این کارزارها مثل اینه که به یه دزد بگی لطفا پولمو پس بده!
بنظرم از این قدم‌ها زیاد برداشته شده و دیگه مدتهاست نیازمند قدم‌های بعدی هستیم.

من برنامه‌ی اقدامی که شخصا بهش باور دارم اینه که مردم با روشهای روانشناختی و اصلاح فرهنگی به خودسازی بپردازند. اما در مورد گرفتن حق از حکومت نه تخصص دارم نه ادعا. فقط شایدهایی به ذهنم میرسه. شاید حرکت‌های رابین‌هودی، شاید تا حد ممکن مستقل شدن مردم از حکومت با ساده‌زیستی بتونه کارگشا باشه ولی در کل نمیدونم چه باید کرد فقط به صورت سلبی میتونم بگم این کارزار برنامه‌ی موثری نمیتونه باشه.


محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت عملی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید