زندگی را یاد گیریم از درخت
استواری را ز کوه
بیقراری را ز موج
بینشانی را ز دشت
میتوان آموختن
«زندگی»را از که باید بر گرفت؟
زندگی خوب است – خوب!
زندگی سخت است – سخت!
زندگی را یاد گیریم از درخت:
زیر باران، زیر برف
زیر آتش در میان بر ج تیر – در کویر
در میان باد و طوفان، رعد و برق،
– در سکوت–
ریشه ها در خاک افشرده است سخت،
می مکد آب حیات از خاک بخت،
زندگی را یاد گیریم از درخت.
رو به سوی آسمان دارد، ولی
میوههایش بر زمین افتادهاند.
با خدا گوید اگر دارد غمی،
گرچه خلق
– از طراوت از نشاط-
زیر چتر مهر این مام حیات
دل به دست زلف شادی دادهاند.
جامههایش؟
– گرچه دارد صد شکوه و فر و ناز –
همچو یک رنگان یکدل، سادهاند.
وه چه زیبا، وه چه نازک وه چه سخت!
زندگی را یاد گیریم از درخت.
* * *
زندگی خوب است، خوب،
زندگی را دوستدار،
دل به زلفش میسپار،
زندگی یک «خوردنی»است
میشود شد سیر–سیر از زندگی–
زندگی«پوشیدنی»است
گرمشو، آسوده شو، آرام گیر از زندگی.
زندگی رخت است رخت!
هر بهاری تازه میپوشد درخت.
زنده یعنی بیقرار
زنده میماند که میکوشد درخت.
وه چه زیبا، وه چه نازک، وه چه سخت!
زندگی را یاد گیریم از درخت.
محسن رنانی/آبان ۱۳۷۱
برگرفته ازکتاب «آواز پر سیاووش»