کتاب توسعه ۱۳۹۹

  • محسن رنانیمحسن رنانی

از ۱۳۲۷ که سازمان برنامه و بودجه تاسیس شده است تا کنون، بیش از هفت دهه است که برنامه‌ریزی توسعه داریم. اما هنوز «نظریه ملی توسعه» نداریم و هنوز «کتاب ملی توسعه» نداریم. یعنی دولت‌ها برنامه‌های توسعه را، به عنوان اسناد یا کتاب‌هایی که حدیث آرزومندی مقامات ارشد کشور در آنها ثبت می‌شد، به مجلس می‌فرستادند و برای تحقق آن آرزوهای غیرواقعی، یا دستکم ناهمگون با ساختار نهادی و اقتصادی کشور، نیز منابع کشور را صرف می‌کردند. و تا امروز ما بخش اعظم منابع کشور را تخلیه کرده‌ایم، در‌حالی که هنوز تا رسیدن به شرایط آستانه‌ای توسعه (نه خود توسعه) فرسنگ‌ها فاصله داریم.

با یک توصیف، توسعه وقتی رخ می‌دهد که یک جامعه توانایی تبدیل تجربه‌ها و دانش‌ ضمنی خود به دانش آشکار و نیز مهارت تبدیل تجربه‌ها به نهادها و فرایند‌های پایدار و بلندمدت را پیدا کند. می‌گویند وقتی در سال ۱۳۲۹ نفت ملی شد، علت این که ما توانستیم خودمان پالایشگاه آبادان را با کارشناسان داخلی اداره کنیم این بود که انگلیسی‌ها تمام اطلاعات و تجارب مربوط به اداره پالایشگاه را ثبت و مستند کرده بود. مثلا در فلان قطعه از فلان قسمت از برج تقطیر شماره یک، پیچ شماره ۱۲ چند دور باید به راست پیچانده شود تا به اندازه مناسب سفت شود.

حالا ما بخش اعظم منابع کشور را به نام برنامه‌های توسعه صرف کرده‌ٔایم اما نمی‌دانیم کدام برنامه چقدر به اهداف خود رسید و چقدر نرسید و چرا نرسید و اشکال کار کجا بود؛ و یا این که نمی‌توانیم عملکرد برنامه‌ها را با یکدیگر مقایسه کنیم. علتش این است که ما حتی گران‌‌ترین فعالیت‌های توسعه ای کشور را نیز مستند‌سازی نکرده‌ایم. البته سازمان برنامه‌و‌بودجه (یا سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سابق) که کارش نظریه‌پردازی، تدوین و نظارت بر اجرای برنامه‌های توسعه بود، یا با مداخله مقامات عالی نمی‌توانست به کار اصلی خودش بپردازد یا در یک دوره هایی فقط به مدیریت بودجه یا همان «حسابدار ملی» تبدیل شد. در آخر هم تمام سرمایه انسانی که طی چند دهه در این سازمان تجمیع شده بود را حضرت محمود رحمت‌الله علیه، طی معجزه‌ای، با دستور انحلال این سازمان، دود فرمودند.

در هر صورت، مراقبت از فرایند‌های توسعه ملی نیازمند رصد و پایش منظم این فعالیت‌هاست و بدون تولید منظم شاخص‌هایی که این فرایند را در طول زمان و سال به سال مقایسه کند، و حتی بتوان از طریق آنها عملکرد دولت‌های مختلف را مقایسه کرد، نمی توان ارزیابی درستی از مسیر توسعه کشور داشت. چنان‌که اکنون بعد از سه دهه که برنامه‌ریزی توسعه در سالهای بعد از انقلاب شروع شده است، شاخص‌ها نشان می‌دهند که چه انحراف‌های بزرگی داشته‌ایم و بهنگام نفهمیده‌ایم و بنابراین عدم توازن‌های توسعه‌ای به تدریج تمام بخش‌های اقتصادی و غیر اقتصادی را فراگرفته است.

«پویش فکری توسعه» که از سال ۹۷ با هدف ترویج مفاهیم توسعه و رصد فرایند‌های توسعه ملی شروع به فعالیت کرد، با تاسیس «رصدخانه توسعه»، نخستین «کتاب توسعه» را در سال ۱۳۹۹ به عنوان «نسخه مقدماتی» منتشر کرد که در آن ۱۳ کلان‌شاخص، ۱۲۴ زیرشاخص و ۷۳۴ نماگر توسعه برای ساخت شاخص‌های تجمیعی و ترکیبی توسعه کشور و مقایسه آنها با سایر کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا با ساخت شاخص «نردبان توسعه» نشان داده شده است که اگر با وضعیت کنونی توسعه در جهان، نردبان توسعه را صد پله در نظر بگیریم، ایران اکنون روی پله ۳۹ است و اگر بخواهد با سرعتی که در ده سال گذشته داشته است حرکت کند نزدیک به ۸۰ سال زمان می‌برد تا به موقعیتی که امروز سوئیس دارد برسد (سوئیس به عنوان کشور دارنده بالاترین رتبه کلی توسعه در جهان). البته ایران در دهه گذشته در مجموع شاخص‌های توسعه، پیشرفت داشته است ولی این‌ پیشرفت آنقدر آهسته بوده که رتبه ایران در حال بدتر شدن بوده است. امسال نیز «پویش فکری توسعه» با ارتقاء کیفیت شاخص‌های تجمیعی و ترکیبی توسعه، در حال تدوین کتاب صفر توسعه (توسعه ۱۴۰۰) است که در ۱۶ اردیبهشت سال آینده (روز ملی توسعه و روز اعتدال بهاری) رونمایی خواهد شد. در سالهای بعد نیز به صورت منظم کتاب توسعه یک، دو، سه … (برای سالهای ۴۰۱، ۴۰۲ و …) منتشر خواهد شد.

محسن رنانی / ۱۹ اسفند ۱۴۰۰


https://renani.net/?p=4955
محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید