در آخرین روز تابستان پارسال، به مناسبت اول مهر و بازگشایی مدارس یادداشتی نوشتم با عنوان «فردا اول خلقت است» که در آنجا بر «زنگ زدگی» نظام آموزشی تاکید کردم. در آن نوشته، همه اجزای نظام آموزشوپرورش را زنگ زده خواندم، از جمله معلمان را. این جمله بر برخی از معلمان گرامی گران آمده بود و آن را واجد اهانتی به معلمان دانسته بودند. راستش هنگام نوشتن چنین برداشتی در اندیشهام نبود. وقتی من کل نظام آموزشی را نقد میکنم، معلم هم به طور طبیعی به عنوان بخشی از آن نظام هدف نقد قرار میگیرد. اما در آنجا نگفتهایم که معلم مقصر است، شاید روح بحث، سیاستگذار آموزشی را مقصر میداند اما تاکید کردهایم که معلمان نیز خودشان اسیر چنین ساختار زنگ زدهای شدهاند. یادمان باشد که وقتی چیزی زنگ میزند این محیط است که آن را زنگ زده میکند نه این که خود آن چیز تصمیم بگیرد زنگ بزند. بنابراین، من وجهی برای دلگیری نمیبینم، با اینحال، همین که برخی عزیزان دلگیر شدهاند به این معنی است که نوشته من حدود خود را نشناخته و نتوانسته است مقصود خود را به روشنی و درستی بازگو کند. پس وظیفه خود میدانم به مناسبت فردا، ۱۲ اردیبهشت، که روز معلم است از همه معلمان عزیز پوزشخواهی کنم و اعتراف کنم که «فردا اول باران» است.
به گمان من سه فَوَران یا سه دَهش بیرشوت و منت به عنوان سه رکن اصلی در کل هستی انسانی روی زمین وجود دارد که زمین و انسان را خواستنی و ماندنی و دلپذیر میکند: ریزش نور، بارش باران، و جوشش آگاهی؛ و معلمان منشاء بارش سوم هستند. در فقدان هر یک از این دهشها، نه زمین خواستنی است و نه انسان ماندنی. پس آفتاب بتاب، و ابرها ببارید، و آموزگاران بجوشید. دست همه معلمان کشورم را میبوسم و تاکید میکنم که آینده این کشور در کلاسهای آنان شکل میگیرد، مراقب این آینده باشند.
به همین مناسبت تصمیم گرفتم که نقدها، یا پاسخ به نقدها، که پس از انتشار نوشته من در فضای مجازی منتشر شد و به دست من رسیده است را یک جا منتشر کنم؛ با این امید که گفتوگو درباره «ضرورت بازنگری در نظام آموزشی کشور» تداوم یابد.
محسن رنانی
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۷