دکتر جعفر نکونام، استاد دانشگاه در رشته علوم قران و حدیث، نقدی همدلانه با «صبر شادمانه» در کانال تلگرامی خود منتشر کردهاند که میتوانید در زیر بخوانید:
در حاشیۀ یادداشت آقای دکتر محسن رنانی با عنوان «صبر شادمانه»
جعفر نکونام
۹ خرداد ۱۴۰۲
من نیز مثل فرزانۀ گرامی و اقتصاددان برجستۀ کشور جناب آقای دکتر محسن رنانی بر صبر شادمانه تأکید میکنم؛ اما بر خلاف استادش مرحوم دکتر رضاقلی بر اهتمام به نوشتههای کوتاه مجازی اصرار میورزم. شاید استاد ایشان بیم پیدا کرده است که اگر وی به نوشتههای کوتاه مجازی روی بیاورد، از هدف بزرگ نوشتن اثری ماندگار برای نسلهای آینده باز بماند؛ اما جمع میان این دو نیز ممکن است که اینک تجربههای خودم را دربارۀ همۀ اینها به اختصار خواهم نوشت.
۱- تأکید بر صبر شادمانه
من صبر شادمانه را اینگونه تعریف میکنم که با شادی و به تعبیر دیگر با عشق به همۀ انسانها و در عین حال، تحمل و نادیده گرفتن نامهربانیها و دشنامها و بدزبانیهای منتقدان و مخالفان باید نوشت و گفت و کار کرد، به چند دلیل:
اولاً، شما وقتی که با حالت شادی و لذت و عشق به همۀ انسانها و حتی مخالفان و منتقدان خود مینویسی، ابتدا شادی و لذت و عشق را در وجود خود میجوشانی و خودت را سرشار از این نعمتهای بزرگ میکنی. نعمتی که خود نعمتهای بزرگ دیگری چون سلامت جسم و جان و بلکه قوت جسم و جان را به ارمغان میآورد.
ثانیاً، وقتی که زبان و قلم و قدم و جمالت، عشق و شادی میتراود و میبارد، دیگران را هم بهرهمند از این نعمتها میکنی که آن ضمن این که دیگران را از سلامت و قوت جسم و جان برخوردار میسازد، بازخورد شادی و عشق و لذتی که حتی از مخالفان و منتقدان به خودت بر میگردد، باز خودت را از همان شادی و عشق و لذتی که خود تراویدی و باریدی، بهرهمند میسازد.
ثالثاً، وقتی که نفرت و خصومت و بدزبانی و بدرفتاری مخالفان و منتقدان را نادیده میگیری، هم خود را از گزند آتش خشم و خصومت آنان مصون داشتی و جان و جسم خود را از ورود این سموم حفظ کردی و هم این آتش را در وجود خود آنان به خاموشی بردهای و سلامت جسم و جان را به خود آنان هدیه کردهای.
حتی روزگاری خواهد رسید که همان مخالفان و منتقدان، دوست و رفیق و شفیق و حمیم صمیمی برای تو خواهند شد.
رابعاً، وقتی که صبوری به خرج میدهی و از کوره به در نمیروی، بیشتر دوام میآوری و افزونتر میتوانی نقد کنی. چه خوب توصیه میکنند که بسان کنده باش که همواره دود کنی؛ نه بسان هیزم که یکباره آتش بگیری و خاکستر شوی.
۲- اهمیت صبر شادمانه در یک جامعه و حکومت دینی
صبر شادمانه داشتن وقتی اهمیت مضاعف پیدا میکند که ما توجه داشته باشیم، در یک جامعه و حکومت دینی به سر میبریم که مالامال از تعصب و تبختر و تنگنظری دینی است و به سلاحهای ویرانگری چون تجویز مباهته و اتهام بدعت و کفر و زندقه و انحراف و ضلالت و برکشیدن سلاح تکفیر و تفسیق و حکم ارتداد مجهز است و کوچکترین جرقۀ تندی و خشم و خشونت کافی خواهد بود که انبار باروت تعصب دینی عالمان و متولیان و حاکمان دینی را منفجر سازد و منتقدان را در آتش خشم و خشونت مقدس دینی بسوزاند؛ بدون این که هیچ احساس گناه و ندامتی را در آنان برانگیزد و بلکه به عکس افتخار کنند که ما جامعه را از لوث کافران و زندیقان و مرتدان پاک ساختیم و ساحت دین مبین را از پلیدی کفر و زندقه و شبهه منزه گردانیدم.
۳- تکنیکهای صبر شادمانه
برخی از مهمترین تکنیکهای صبر شادمانه در عرصههای بیان و قلم و قدم از این قرار میتواند باشد که:
اولاً، تو از منتقد خود، هرکس که میخواهد باشد، با ادب و احترام و حتی با محبت و شفقت یاد کنی. بگویی، «دوست ارجمند»، «همکار عزیز»، «منتقد گرامی»، «مخاطب دوست داشتی». چنین تعابیری مانع از این میشود که او با خشم و نفرت و انتقامجویی و تخریب با تو سخن گوید و رفتار کند؛ بلکه باعث میشود، او به محبت و نرمی و عشقورزی متقابل برانگیخته شود.
ثانیاً، تو بیطرفانه و تماشاگرانه بنویس؛ یعنی خودت را در یک جبهۀ مشخص قرار نده که باعث شود، سیبل حملات منتقدانت قرار گیری؛ بلکه چنان بنویس که منتقدانت احساس کنند، تو حرف دل آنان را هم میزنی و بلکه چنان بنویس که اساساً نفهمند، موضع خودت چیست تا بخواهند بر ضد آن موضع بگیرند. نحوۀ تعبیرت میتواند، اینگونه باشد که بگویی، «یک مشکلی هست و برای آن راهحل های مختلفی وجود دارد: برخی راه حلشان چنین است و برخی راه حلشان چنان».
این باعث خواهد شد که حملات و صدماتی از سوی مخالفان و منتقدان، تو را هدف نگیرد و یا کمتر هدف بگیرد. البته مخالفان و منتقدان تو بسا تمایل داشته باشند که تو فقط حرف و نظر آنان را بیان کنی و به این راضی نباشند که حرفها و نظرهای دیگران را هم بیافزایی؛ اما با بیطرفانه و تماشاگرانه نویسی تو بالاخره آنان هم یاد خواهند گرفت که حرف و نظرهای مخالفان و منتقدان خود را بشنوند؛ بدون این که برآشوبند و در مقام آسیب زدن به آنان برآیند.
ثالثاً، از تندیها و بدزبانیها و تعریضها و کنایهها اغماض کن و گرنه تو نیز به همان چاه ویلی خواهی افتاد که مخالفان و منتقدانت افتادند و به همان آتشی خواهی سوخت که جسم و جان خودشان را میسوزاند.
تصور نکن که اگر فحشها و فضیحتهای مخالفان و منتقدان را پاسخ ندهی و با آنها مقابله نکنی، چیزی از دست دادی؛ بلکه به عکس، چیزهای بسیاری به چنگ خواهی آورد که از آن جمله، فروخواباندن خشم و خشونت مخالفان و منتقدان و برکشیدن سلاح مظلومیت و معصومیت خودت بر ضد آنان و بسیج کردن دیگران بر علیه آنان است.
رابعاً، گاهی اقتضاء دارد، آنگاه که در نقد سخن مخالفان و منتقدانت سخن میگویی یا مینویسی، اساساً نامی از مخالفان و منتقدانت به میان نیاوری؛ بلکه روی سخنت خطاب به همه باشد و سخنت جنبۀ کلی و عمومی داشته باشد؛ یعنی برای مثال بگویی: «برخی از مفسران بر این نظرند» یا «ممکن است، گفته شود». این طوری آنان را بر نمیانگیزی که در مقام مقابله با تو درآیند و خشم و خشونت خود را نثار تو کنند.
خامساً، به نظر خودت تصریح نکنی و نگویی که من بر این نظرم؛ بلکه برای مثال بگویی، «برخی از روشنفکران بر این نظرند» یا «این نظر هم قابل طرح است». این موجب میشود، تو را نوک تیز حملات خود قرار ندهند.
سادساً، نظرت را به طور قطع و جزم بیان نکنی، ولو آن که خودت قطع و جزم داشته باشی؛ بلکه به نحو احتمال بیان کنی؛ یعنی برای مثال بگویی، «احتمال دارد، گفته شود» یا «این نظر هم محتمل است»؛ چون وقتی که با قطع و جزم به اظهار نظر میپردازی، امکان همدلی و همراهی مخالف و منتقدت با تو کاهش مییابد و بلکه خیلی زود بر میآشوبد و به تقابل با تو بر میخیزد.
۴- فواید یادداشتهای کوتاه مجازی
تصور نشود که نوشتن یادداشتهای کوتاه در فضای مجازی وقت تلف کردن و عمق نداشتن و از پژوهش علمی بازماندن و اثر ماندگار به جای نگذاشتن است؛ بلکه به عکس است و فواید بسیاری دارد که مهمترین آنها از این قرار است:
اولاً، همین اندک اندک یادداشتها جمع گردد وانگهی دریا شود و سر انجام آن اثر بزرگ ماندگار هم از رهگذر آن از راه خواهد رسید.
ثانیاً، وقتی که اندک اندک بنویسی، مخاطبان و منتقدان هم اندک اندک نوشتهات را خواهند خواند و بازخورد خواهند گذاشت و خودت به طور پیوسته از بازخورد آنان بهرهمند خواهی شد و نوشتهات، همواره چکش خواهد خورد و قویتر و بیعیبتر و کاملتر خواهد گردید.
ثالثاً، تغییر در مخاطبان و منتقدان و به طور کلی، هیچکس، یکباره و یکروزه اتفاق نمیافتد؛ بلکه اساساً تغییر تدریجی است. تو باید پا به پای تغییراتی که اندک اندک در دیگران پدید میآوری، پیش بروی؛ نه منتزع و گسیخته از آن و گرنه گفته و نوشتهات نتایج مطلوب را که چنان که باید، به همراه نخواهد داشت.
رابعاً، وقتی که اندک اندک مینویسی و بازخورد آن را میبینی، بیشتر سر شوق میآیی که تأملات و تحقیقات خود را ادامه بدهی. این اندک اندک نویسی، بسان مشاهده کردن قد و بالا کشیدن فرزندت میماند که وقتی غرق تماشای او میشوی، لذت میبری و بیشتر میخواهی، عمر و فکرت را به پای آن نثار کنی.