خانم ندا میر، کنشگر فرهنگی اجتماعی، در نقد «صبر شادمانه» نوشته است:
صبر یا اصطبار؟
ندا میر
استاد محترم دکتر محسن رنانی عزیز: حقیقتش را بخواهید آنچه حضرتعالی با عنوان «صبر شادمانه» از آن یاد کردید و ایرانیان به ویژه نسل جوان را بدان فراخوانده اید، بیش تر از آن که صبر در معنی لغوی، مصطلح و البته ایجابی آن باشد مصداق بارز «اصطبار» یا خویش را به صبر وادار کردن است! من گمان می کنم شما نیز همچون برخی دیگر از متفکران، در آینه ی جامعه ی ایران چاره ای جز پیچیدن نسخه ی سعدی جان شیرازی برایمان ندارید که بنشینیم و صبر پیش گیریم دنباله ی کار خویش گیریم. در حالی که به نظر من و بسیاری دیگر از هموطنانی که با آنها در تعامل و زندگی هستم «این صبر که می کنیم افشردن جان است» حتی وقتی به ناچار از نوع سلبی و اصطباری باشد و ما را وا دارد به رقاصی!
پ.ن:
«نون چارکی سه عباسی
پنیر سیری دو عباسی
آدم مفلس رو چو من
وا می داره به رقاصی…»
(شهر قصه)
ندا میر/ ۱۲ خرداد ۱۴۰۲شمسی