به گمان من موضوع اسیدپاشی و واکنشها و رفتارهای ما – اعم از جامعه و حکومت – نسبت به آن، یک نمونه عالی عینی برای تحقیق در مورد بیماریها سیاسی و اجتماعی ما ایرانیان است. جدای از آن که خود اسیدپاشی حکایت از بیماریها و انحرافات فکری و رفتاری جدی در جامعه دارد، کنشها و واکنشهای مردم، نهادهای اجتماعی و مقامات دولتی نسبت آن هم قابل تامل و پر معنی است. تصمیم دارم – اگر توفیق باشد – در آینده در این باره چیزی بنویسم. اما نقدا دو «رویداد» درباره «رویداد اسیدپاشی» در حال وقوع است که باید به فال نیک گرفت و استقبال کرد و آنها را جدی گرفت و رواج داد تا فضای گفتوگو در این باره را بازتر کنیم.
رویداد اول:
میزگرد «اسیدپاشی، واکنشها و راهکارها» است که با حضور چند تن از جامعهشناسان و روانشناسان برجسته در ۲۸ بهمن در دانشگاه تهران برگزار میشود. اطلاعات این میزگرد در اطلاعیه زیر آمده است. توصیه میکنم که به عنوان یک مسئولیت اخلاقی، از این رویداد استقبال کنیم:
رویداد دوم:
دیروز از نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی با عنوان «رخ داد»، در اصفهان دیدن کردم. در این نمایشگاه کارهای هنری تعدادی از هنرمندان جوان با موضوع اسیدپاشی به نمایش گذاشته شده است. البته شما تا به نمایشگاه نروید هیچ متوجه نمی شوید که موضوع نمایشگاه چیست. یعنی حتی در بروشور نمایشگاه نیز خودسانسوری رخ داده است. ما را چه شده؟ با ما چه کرده اند؟ ما از چه میترسیم؟ ظاهرا آنقدر ترسیده ایم یا «ترسانده اندمان» که حالا دیگر از خود «ترس» میترسیم.
در هر صورت، این نمایشگاه نیست، «رویدادی»ی است که در حالِ «رخدادن» است و درباره «رویدادی» است که در میان ما در حال «رخدادن» است و درباره جامعه ای است که «رویداد»هایش به «رخ – داد» رسیده است. احتمال دارد که به دعوت برگزارکنندگان، در روزهای آخر نمایشگاه، در حاشیه نمایشگاه، درباره پیامهای «رخداد – های» اخیر صحبت کنم.
توصیه میکنم که به این نمایشگاه سر بزنید. اطلاعات نمایشگاه را هم در بروشور زیر ببینید:
و این هم یکی از تابلوهای نمایشگاه است که من با اجازه مسئول نمایشگاه از آن عکس گرفتم. ظاهرا با QR کدی که روی چهره زنجوان را پوشیده میتوان به صفحه مربوط به این تابلو در اینترنت رفت:
۱۳۹۳/۱۱/۲۶
بالاخره بعد از تاخیری هفت ماهه، درباره اسیدپاشی به بانوان اصفهانی مطلب مبسوطی نوشتم که می توانید در این پیوند ببینید.
۲۶ شهریور ۱۳۹۴