توتم خانواده و پنج سرمایه فردی توسعه

برگزاری نخستین کارگاه کودک توانا
  • محسن رنانیمحسن رنانی
5f113d021c28fda41db07

من بارها و بارها درباره چهار «سرمایه جمعی» که یک جامعه برای توسعه لازم دارد نوشته‌ام و سخن گفته‌ام. اقتصاددانان و جامعه‌شناسان به تناوب بر شش سرمایه تاکید کرده اند (اقتصادی، انسانی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نمادین). من سرمایه‌های انسانی و سیاسی را از یک سنخ و سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی را هم از یک سنخ می‌دانم و بنابراین کل سرمایه‌های جمعی لازم برای توسعه را در چهار سرمایه اصلی خلاصه می‌کنم: اقتصادی، انسانی، اجتماعی و نمادین. درباره این چهار سرمایه و نقش آنها در توسعه قبلا به کرات نوشته ام. عامدانه هم لفظ «سرمایه» را برای آنها به کار می بریم چون از دارایی و ثروت متمایز هستند یعنی سرمایه‌ها خودشان عامل تولید ارزش افزوده و خلق ثروت یا دارایی هستند. درباره تمایز این‌ها نیز قبلا نوشته ام.

پس اگر جامعه‌ای بخواهد به معنای کلی و عام آن، توسعه بیابد، باید برای توسعه اقتصادی و توسعه اجتماعی (و فرهنگی) و توسعه انسانی (و سیاسی) و توسعه نمادین سرمایه‌گذاری کند. که نتیجه آن می‌شود انباشت سرمایه های اقتصادی و اجتماعی و انسانی و نمادین. البته امروز باید سرمایه‌های زیستی (محیط زیست، آب و منابع طبیعی و …) را هم که قبلا به عنوان بخشی از سرمایه‌های اقتصادی قلمداد می‌کردیم جدا کنیم و مستقلا به عنوان یک بخش مهم از سرمایه‌های توسعه آفرین به آنها نگاه کنیم.

بنابراین خیلی خلاصه، جامعه توسعه یافته جامعه‌ای است که توانایی تولید،‌ انباشت و حفاظت از این پنج سرمایه را به طور مستمر و پایدار دارد.

 اما تا به حال درباره نقش «سرمایه‌های فردی» در توسعه سخنی نگفته ایم. در واقع درست است که جامعه برای توسعه خود، نیازمند آن پنج سرمایه جمعی است، اما اگر «افراد» آن جامعه در فرایند توسعه، خودشان توسعه نیابند، آن پنج سرمایه جمعی یا انباشت نمی‌شوند یا اگر انباشت بشوند نیز به سادگی در یک حادثه یا جریان اجتماعی، تخریب می‌شوند. مثلا ممکن است جامعه‌ای روی آموزش عالی خیلی سرمایه گذاری کند و سرمایه های انسانی زیادی تولید کند اما اگر این انبوه دانش آموختگان و متخصصان نتوانند با هم «همکاری»، «مشارکت» و تعامل سازنده داشته باشند، آن همه متخصص، کمکی به توسعه آن جامعه نخواهند کرد. ما اکنون در کشورمان به اندازه کشور آمریکا مهندس داریم اما این مهندسان توانایی همکاری و مشارکت جمعی پایدار برای نوآوری و ایجاد صنایع بزرگ و تاسیس شرکت‌هایی در مقیاس جهانی که مثلا سه دهه فعالیت کند یا در بازارهای جهانی رقابت کند را ندارند. همان بنگاهها و موسسات کوچکی هم که مثلا توسط دو سه مهندس راه اندازی می شود پس از چند ماه یا چند سال متوقف و تعطیل می‌شود. همین مساله در مورد تشکیل احزاب یا نهادهای مدنی (به عنوان بخشی از سرمایه اجتماعی یک کشور) صادق است که فارغ التحصیلان رشته‌های مختلف یا حتی علاقه ‌مندان به سیاست نمی‌توانند با هم مشارکت و همکاری کنند تا یک حزب یا یک سمن (سازمان مردم‌ نهاد) راه بیندازند که مثلا سه دهه فعالیت موثر داشته باشد. اگر هم حزبی راه بیفتد دو سه سال فعال است و بعد به محاق می‌رود. این ها به علت فقدان سرمایه‌های فردی است که مردمان یک کشور باید داشته باشند تا بتوانند با هم در مسیر توسعه کشور همکاری و مشارکتِ پایدار و بلندمدت و عقلانی و سازمان یافته داشته باشند. اگر سرمایه‌ فردی مردمان یک جامعه پایین باشد، آن سرمایه های جمعی به سرعت نابود می‌شود. دقیقا همان چیزی که در جامعه ما اتفاق افتاده است.

بخش اعظم منابع زیرزمینی و طبیعی و درآمدهای نفتی ما (سرمایه های اقتصادی) و بخش بزرگی از هنجارها و ارزش‌های جمعی و دینی ما (سرمایه‌های اجتماعی) و بخش بزرگی از نیروی تحصیل کرده ما (سرمایه‌های انسانی) و بخش بزرگی از چهره‌های ملی یا آثار تاریخی ما (سرمایه‌های نمادین) به خاطر پایین بودن سرمایه های فردی ما و ناتوانی ما در مشارکت جمعی و همکاری اجتماعی،‌ نابود شده است. پس باید یک سرمایه دیگر به سرمایه های توسعه بیفزاییم: سرمایه‌فردی.

این همان دغدغه ای است که من از سه چهار سال پیش پیدا کردم و امروز نهایتا به این نتیجه رسیده ام که برای پا گرفتن فرایند توسعه در این سرزمین، باید از کودکان مان شروع کنیم. اگر سرمایه های فردی در کودکان ما تقویت شود، شاید آنها وقتی بزرگ شدند بتوانند با همکاری و مشارکت موثر، بنگاههای بزرگ مقیاس، احزاب قوی و پایدار، نظام‌های اداری کارآمد، بورس‌های قوی، صنایع خلاق و … تاسیس و اداره کنند.

این ایده را نخستین بار چند سال پیش در جلساتی که با جمعی از نخبگان و پزشکان اصفهان داشتم مطرح کردم. و چنین شد که تعدادی از آنان اعلام آمادگی کردند برای راه اندازی موسسه ای که هدفش توانمندسازی خانواده (بویژه مادران) باشد؛ به این منظور که آن مادران، کودکانی توانا و دارای سرمایه فردی بالا تربیت کنند. ما از تحول در آموزش و پرورش ناامید بودیم و چاره ای ندیدیم که از خانواده شروع کنیم. ضمن آن که اصلی ترین مهارت‌های کودکان در فاصله صفر تا سه سالگی شکل می‌گیرد و بنابراین اگر دوران سه ساله اول زندگی کودکان از دست برود، در دبستان هم خیلی نمی‌شود برای تربیت کودکان توانا،‌ کار زیادی کرد.

 بنابراین تعدادی از پزشکان، روانشناسان و استادانی از سایر رشته‌های علوم انسانی دانشگاه،‌ همت کردند و بنیاد توتم خانواده (بنیاد توانمندسازی توسعه محور خانواده) را در اصفهان تاسیس کردند. هدف این بنیاد، مهارت افزایی و توانمندسازی والدینی است که فرزند زیر هفت سال دارند یا در آستانه فرزند آوری هستند تا از زیر و بم اصول تربیت کودکان توانا و دارای سرمایه فردی بالا آگاه شوند. این گروه پس از یک سال کار جمعی، پنج «سرمایه فردی» را برای شکل گیری کودکی توانا، شناسایی و تعریف کرد: سرمایه جسمانی، سرمایه روانشناختی، سرمایه شخصی، سرمایه اجتماعی و سرمایه معنوی. این پنج سرمایه البته خودش شامل ۲۰ مهارت یا توانایی می‌شود که اگر کودک آنها را داشته باشد یا کسب کند، کودک توانایی خواهد بود که در بزرگسالی می‌تواند یک زندگی غنی، شاد و پر معنا را تجربه کند. زندگی ای که البته سرشار از خلق ارزش برای جامعه نیز خواهد بود؛ و بدین گونه یک کودک توانا می تواند در آفرینش توسعه برای جامعه اش نیز مشارکت کند.

 بخشی از توانایی های کودکان ما به صورت موهبت و نعمت الهی با خلقت آنها به آنها داده می شود، در این مورد کاری که ما باید بکنیم این است که آن توانایی‌ها را با رفتار نامناسب خودمان تضعیف نکنیم. مثلا کودک خیلی رها و به راحتی در شرایط خنده‌دار می خندد. اما بسیاری از ما در بزرگسالی دیگر توانایی خندیدن کاملا رها و آزاد را نداریم. بخشی از توانایی ها و مهارت‌ها را نیز ما باید در روابط‌مان با کودک در او تقویت و ایجاد کنیم. مثل ریسک پذیری، صبوری، توانایی گفت‌وگو، دگر پذیری و نظایر آن.

 بنیاد توتم خانواده در این دو سال در کار شناخت مسیری بود که باید برود و محتواهایی که باید آماده کند و نیروی انسانی که باید تربیت یا جذب کند و امکاناتی که باید فراهم کند. در واقع این دو سال دوران تاسیس توتم بود. اکنون بنیاد توتم خانواده در آستانه شروع فعالیت‌های آموزشی و تربیتی خود قرار دارد. در واقع فعالیت رسمی و حرفه‌ای توتم خانواده با برگزاری کارگاههای ۹ گانه مربوط به نخستین سرمایه از سرمایه ‌های پنجگانه توتم (سرمایه جسمانی) از هفته آینده آغاز می‌شود. این کارگاههای ۹ گانه مسائل بسیار متنوعی را (از رشد کودک در دوران بارداری گرفته تا مسائلی مثل چگونگی غذا دادن یا غذا خوردن کودک، چگونگی خوابیدن، مسائل بهداشتی، مسائل مربوط به رشد حواس پنجگانه کودک و مسائل مربوط به تکامل عضلانی و حسی – حرکتی کودک) در بر می گیرد. آیا مادران می دانند که چگونگی چیدمان وسایل داخل خانه بر روی رشد شخصیتی کودک اثر می‌‌گذارد؟ آیا مادران می‌دانند که کودک را باید ازکودکی با موسیقی اشنا کرد؟ و آیا می دانند که در سنین اولیه کودکی نباید به کودک نواختن آلات موسیقی را بیاموزند؟ آیا مادران می دانند که در هر سنی چه بازیهایی برای کودکان مجاز است و چه بازیهایی نه؟ آیا مادران می دانند در هر دوره از زندگی کودک، چه اتفاقاتی طبیعی است چه اتفاقاتی نه؟ آیا مادران می‌دانند نحوه گذاشتن پستانک در دهان کودک بر روی خلقیات او اثر می‌گذارد؟ راستی آیا می‌دانید بسیاری از بداخلاقی های ما در بزرگسالی در حوزه سیاست و اقتصاد، به شیوه قنداق شدن یا پوشک شدنمان در کودکی بر‌می‌گردد!! پس سالهای اولیه کودکانمان را دستکم تا هفت سالگی جدی بگیریم.

 اگر بنیاد توتم خانواده بتواند در اصفهان موفق عمل کند الگوی آن قابل تکثیر برای سایر استانها خواهد بود. گرچه از هم اکنون نیز می‌تواند برخی همکاریها را با نهادهای مربوط به کودکان در سایر شهرها آغاز کند. پس از سرمایه جسمانی، بنیاد توتم خانواده، کارگاههای مربوط به سایر سرمایه‌های فردی را نیز برگزار خواهد کرد.

 پس هم اکنون اطلاعیه کارگاه سرمایه جسمانی «توتم خانواده» را برای هر خانواده ای که کودک زیر هفت سال دارد بفرستید. تمام قله‌های بزرگ با گام‌های کوچک فتح شده است. پس هر کدام از ما یک گام کوچک برداریم.

برای ثبت نام در کارگاهها به صفحه تلگرامی توتم بروید.

 

محسن رنانی
۲۶ مرداد ۱۳۹۷

محسن رنانی

محسن رنانی

عضو هیئت عملی دانشگاه اصفهان

کانال تلگرام

برای خروج از جستجو کلید ESC را بفشارید